ویل، یک جوان 30 ساله که کنترل زندگی خود را از دست می دهد، کلبه پدرش را به ارث می برد و به همراه آن دیدگاه جدیدی در مورد خانواده، دوران کودکی و روابط خود به ارث می برد....
یک مهندس صدای آلرژیدار که به طور مخفیانه به مکالمات گوش میدهد و هماتاقی جدید پرهیاهویش، زمانی که او سرنخهایی از ناپدید شدن یک دختر را در ضبطهای محلهاش پیدا میکند، وارد پرونده یک دختر گمشده میشوند.