یک شیرینیپز اهل شیکاگو خود را در ویسکانسین میبیند که یک نانوا را متقاعد میکند تا دستور پخت شیرینی زنجفیلی خود را برای کتاب آشپزی جدیدش به او بدهد...
جین پس از جدایی از نامزد و از دست دادن شغلش، با دلخوری راهی شهر کوچک زادگاه خود میشود. در طول مسیر، برای یاری رساندن به غریبهای توقف میکند و این غریبه راه و رسم دوباره عاشق شدن را به او میآموزد.
وقتی زوئی ویلیامز باید به یک سرمایه گذار بزرگ ثابت کند که برنامه دوستیابی جدید شرکتش کار می کند ، او آن را روی خود آزمایش می کند و به زودی با یک مخالف کامل خود ، الیور بکت ، یک هنرمند خودخواه ، قرار ملاقات می گذارد...