یک دانشمند هواشناس که در حال جشن گرفتن سالگرد ازدواجش است، مجبور میشود جشن را نیمهکاره رها کند تا خانوادهاش و تمام آمریکای شمالی را از یک طوفان بسیار مخرب و باورنکردنی نجات دهد.
مالک یک فروشگاه هدیه که با چالشهای مالی روبرو است، از سوی یک کارآفرین معروف ماموریت مییابد تا مراسمی رؤیایی برای خواستگاری نامزد ثروتمند او ترتیب دهد.
جین پس از جدایی از نامزد و از دست دادن شغلش، با دلخوری راهی شهر کوچک زادگاه خود میشود. در طول مسیر، برای یاری رساندن به غریبهای توقف میکند و این غریبه راه و رسم دوباره عاشق شدن را به او میآموزد.
گروهی از دوستان که بازیگر می باشند، برای گذراندن آخر هفته به کلبه ای می روند. همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه یکی از آنها نقشی را در یک فیلم پر فروش می گیرد. حال بقیه گروه به او حسودی می کنند تا جاییکه ...
فیلم داستان دو دوست صمیمی در سال آخر دانشگاه را به تصویر میکشد که در حال بالغ شدن هستند. یکی از آنها جنسیت خود را پذیرفته و سعی میکند فرصتهای از دست رفتهی دوران نوجوانیش را جبران کند و دیگری رابطهی طولانیش را با دوستپسرش قطع میکند و درمییابد زندگیش طبق برنامهاش پیش نمیرود. هر دو در حالی که راهشان از یکدیگر جدا میشود سعی میکنند دوستی خود را با یکدیگر حفظ کنند...
" اوون " که بیکار و ورشکسته است در حال گذران دوران بدی میباشد تا اینکه یک تاجر پولدار ژاپنی را از دست سارقان نجات می دهد و ورق برمیگردد . تاجر به اوون پیشنهاد کار میکند و او نمیداند که با پذیرفتن آن وارد دنیای تاریکی میشود .