هنگامی که یک دختر یتیم ویتنامی در سال 1953 در هندوچین فرانسه برای خدمتکار خانه در مزرعه خالی از سکنه استخدام می شود، به طور غیرمنتظره ای عاشق صاحب زمین فرانسوی می شود و روح انتقام جو همسر مرده اش را بیدار می کند که به دنبال خون است...
خوئی، جوان بیست ساله ساده دل، از روستا به شهر هوشی مین سفر می کند تا زندگی جدیدی را آغاز کند. این اولین بار است که او به شهر بزرگ می آید و به دنبال مکانی برای زندگی می گردد. او با دونگ، یک فرد خوش تیپ و برون گرا که پیشنهاد می دهد آپارتمان خود را با او شریک شود، دوست می شود. وقتی خوئی برای بررسی مکان می رود، با لام آشنا می شود که به نظر می رسد او نیز در آنجا زندگی می کند. خوئی تصمیم می گیرد بماند، اما...