در دنیای جنایت کلمبیا یک کد نانوشته وجود دارد. وقتی ویکتور و اوزبیو، که یک شغل متزلزل را به هم می زنند، این کد را می شکنند، ناخواسته حکم اعدام خود را امضا می کنند...
این داستان، زندگی پرفراز و نشیب پدرو پابلو لئون جارامیللو، یک ارباب مواد مخدر افسانهای در کلمبیا را روایت میکند. مردی که با ترکیبی از نیاز، شانس و بلندپروازی توانست به ثروتمندترین و تحت تعقیبترین قاچاقچی مواد مخدر در این کشور تبدیل شود. با وجود ثروت هنگفتش، پدرو پابلو همیشه سعی کرده بود زندگی سادهای داشته باشد و هویت واقعی خود را از دوستان و خانوادهاش پنهان کند. این راز بزرگ، سالها او را از دست قانون دور نگه داشت، اما در عین حال، شبکهای پیچیده از خیانتها، عشقها و دشمنیها را به وجود آورد که به تدریج از کنترل او خارج شد. وقتی حقیقت آشکار میشود، دنیای پدرو پابلو شروع به فروپاشی میکند.