چارلی براون که در آخرین سال اردوی خود است، میخواهد خاطرهای به یادماندنی بسازد. در مقابل، سالی، خواهرش، که برای اولین بار به اردو آمده، احساس اضطراب و نگرانی دارد. در همین حین، اسنوپی و ووداستاک با پیدا کردن یک نقشه گنج، یک ماجراجویی هیجانانگیز را آغاز میکنند.
زنی به نام مورگان برای کمک به کارناوال کریسمس خانوادهاش به خانه برمیگردد و عشقی شعلهور میشود. یک روزنامهنگار عکاس به نام رو، یک گردهمایی غافلگیرکننده را سازماندهی میکند...
جرمی پس از سالها دوری، برای اجرای کنسرت با گروهش به خانه بازمیگردد. در آنجا، از او دعوت می شودتا رهبری بخش موسیقی جشن کریسمس سالانه کلیسای محلی خود را بر عهده بگیرد. این امر باعث می شودکه درگیری و عشق قدیمی او با ویلو، دختر کشیش، دوباره زنده شود...