اشلی همیشه "ملکه کریسمس" در شهر بوده است. یعنی تا زمانی که او با همتای خود، بن، یک پسر خوش تیپ جدید در شهر آشنا می شود که کریسمس را به همان اندازه او دوست دارد...
امیلی در تلاشی ناامید کننده برای بهبود زندگی خود و اینکه این کریسمس کاملاً بد نباشد، نامه ای به بابانوئل می نویسد. خوشبختانه، و متأسفانه، آرزوهای غرق شراب او شروع به تحقق می کنند...
رز پس از اینکه متوجه می شود یکی از اقلام موجود در فروشگاه دست دوم او یک قوری عتیقه به ارزش 80 هزار دلار است، خود را در دید یک دلال عتیقه جاه طلب می یابد.دلال مصمم آن را بخرد ، اما تا زمانی که او صاحب اصلی را پیدا نکند از فروش امتناع می کند...