داستان درباره یک پلیس است که پس از قتل فرزندش، به شهری دیگر میرود و به پروندهای جدید درباره ناپدید شدن یک کودک میپردازد. این داستان، علاوه بر روایت یک معمای جنایی، به بررسی عمیق احساسات و چالشهای شخصیت اصلی و همچنین موضوعاتی مانند مهاجرت و جستجوی آرامش میپردازد.
مادر بیوه، هالی، زمانی که دختر نوجوانش بتسی روشنگری عمیقی را تجربه می کند و اصرار دارد که بدنش دیگر متعلق به خودش نیست، بلکه در خدمت قدرتی برتر است، به شدت مورد آزمایش قرار می گیرد...
زمانی که فین توسط یک باند محلی مجبور به معامله مواد مخدر نادرست می شود، زندگی روآن به مارپیچ می رسد. با توجه به اینکه زندگی فین در خطر است و یک رهبر باند خشن به زندگی او تجاوز می کند، روآن با بازپس گیری پولی که فین از دست داده است مواجه می شود.