جاستینو یک مرد45 ساله بومی دسانا، نگهبان امنیتی در بندر مانائوس است. در حالی که دخترش برای تحصیل پزشکی در برازیلیا آماده می شود، جاستینو دچار تب مرموزی می شود....
پس از مرگ همسرش، فرناندو تبدیل به مردی آرام و درونگرا میشود که پسرش دنیل را به تنهایی بزرگ میکند. هر شب، در حالی که پسر می خوابد، فرناندو با دست زدن به لباس های همسرش و مرتب کردن وسایل شخصی همسرش را "احیا" می کند...
داستان یک وکیل جنایی مشهور که متوجه می شود یکی از افرادی که بیشتر از همه دوستش دارد، قربانی سیستم ندامتگاه برزیل شده است. حال وی باید تصمیم بگیرد که آیا از مرزی که او را بین جستجوی عدالت یا ارتکاب جنایت نابخشودنی جدا می کند، عبور کند یا خیر.