Andrew Dettmann

هرکول، پهلوان نیمه انسان و نیمه خدا، پس از مرگ همسر و فرزندانش به دست مادرزن کینه‌توز خود، هرا، به همراه دوست صمیمی‌اش یولائوس به سراسر زمین سفر می‌کند و با شیاطین می‌جنگد تا بر غم و اندوه خود غلبه کند.

هرکول که از زندگی آرام روستایی خسته شده، به یاری روستایی مورد حمله شتافته و از حسرت گذشته رهایی می‌یابد.

زنی از روستایی به دلیل گشوده شدن دهانه‌ای به دنیای مردگان، از هرکول تقاضای کمک می‌کند. هرکول با وجود آگاهی از ماهیت فریبنده این زن، به یاری او می‌شتابد.

هرکول و دئانئیر به دنبال آتش می‌روند تا دنیا را از سرما نجات دهند. تمام آتش‌های دنیا به سرعت در حال خاموش شدن هستند. زئوس، پدر هرکول، در این سفر به او کمک می‌کند (و گاهی اوقات مانع او می‌شود).

هرکول و یولائوس برای نجات روستایی که توسط زنان آمازونی مورد حمله قرار گرفته، راهی سفری پرمخاطره می‌شوند.

سوپرمن علاوه بر مبارزه با شیطان، در هر دو هویت خود، عاشق لوئیس لین نیز می باشد و...

رویکرد منحصربه‌فرد مگان هانت، بازرس پزشکی برای حل جرایم، او را در تضاد با مافوقش قرار می‌دهد.