کلمن دابز برای انتقام از قاضی که او را محکوم کرده بود از زندان آزاد می شود و چه راهی بهتر از گرفتن انتقام از تنها چیزی که قاضی واقعاً به آن اهمیت می دهد: دخترش....
بعد از درگذشت مادرش، ائولا مجبور میشود به همراه یک فرد غریبه خانهاش را ترک کند و وارد دنیایی شود که به مراتب خطرناکتر از تصوراتش است. این سفر اجباری، او را در معرض چالشهای ناشناخته و مخاطرات بیسابقهای قرار میدهد.