دو افسر گشت در طول یک شیفت شب با تنشهای فزایندهای روبرو میشوند، در حالی که تماسهای خطرناک را مدیریت میکنند و با شراکت پرتنش و شیاطین درونی خود مقابله میکنند.
بونی مرد جوانی است که به استفنی دل میبندد و آرزو دارد با او ازدواج کند. اما در این راه با مانعی عجیب و غریب روبهرو میشود: روح مادرِ از دنیا رفتهی استفنی، که از بونی خوشش نمیآید، همواره او را اذیت میکند و در پی جدایی آنهاست. بونی باید راهی برای کنار آمدن با این مشکل ماورایی پیدا کند تا بتواند به رابطهی خود با استفنی ادامه دهد.
یک بازیگر معروف باید گواهینامه رانندگی خود را تمدید کند و کارگزار وسایل نقلیه موتوری از طرفداران اوست، اما یک سری سوء تفاهم باعث ایجاد اختلافات زیادی می شود...
مدهاوان نیر ناخودآگاه یک نوجوان را می کشد. راجا، پسر بزرگش، مقصر است و به پنج سال زندان محکوم می شود. پس از زندان، راجا دختر یک ارباب روستایی در مادورای را نجات میدهد و به دست راست او پوکیری راجا تبدیل میشود...