Brenda Vaccaro

یک خوشگذران ثروتمند، نامزد خود، یک مدل مد را به خانه خود در حومه انتاریو دعوت می‌کند. اما در راه رسیدن به خانه، از کنار یک گروه از جوانان دیوانه عبور می‌کند. این مردان، محل خانه را پیدا می‌کنند و زوج را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند...

یک زن جوان که به همراه همسر و دخترش در جنگل زندگی می کند، متوجه می شود که به یک سرطان کشنده مبتلا شده است. او تصمیم می گیرد در این فرصت باقی مانده چندین نوار از اتفاقات روزمره ی زندگی اش ضبط کند و...

یک بازیگر فراموش‌شده‌ی تلویزیون و بدلکار قدیمی‌اش تلاش می‌کنند در آخرین سال‌های دوران طلایی هالیوود در صنعت رو به تغییر فیلم به شهرت و موفقیت برسند...

«جوباک» (وويت) پسر جذاب ولي بي پول شهرستاني، به نيويورک مي آيد تا با تلکه ي زنان مسن پولدار کسب درآمد کند. او خيلي زود با «راتسو ريزو» (هافمن) آشنا مي شود؛ کلاهبرداري مسلول و معلول که پيشنهاد مي دهد مديريت برنامه هاي «جو» را به عهده بگيرد...

داستان سه فرد به نام های کری، میراندا و شارلوت و ماجرای پیچیده زندگی و دوستی آنها در 30 سالگی که پیچیدگی آن در پنجاه سالگی به اوج خود می رسد.

ماجراهای ناگوار یک دیوانه بور گنگ که در مورد مردانگی خود توهم دارد.

داستان این سریال پیرامون کارکنان یک شیرینی فروشی محلی می گذرد که در حال تغییر مکان به محله ای جدید هستند...

سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...

داستان این مجموعه بر روی زن جوانی به نام "جین هالووی" (نائومی واتس) متمرکز است. او یک دکتر روان‌شناس باسابقه خوب کاری است. هدف اصلی دکتر "هالووی" این است که با ورود به دنیای شخصی و زندگی بیمارانش بتواند به درک درست‌تری از بیماری‌شان برسد و به شکل بهتری به آنها کمک کند، اما نمی‌داند این موضوع، او را وارد دنیای تاریکی می‌کند که رهایی از آن کار ساده‌ای نیست...