سه برادر پس از بازگشت به جنگلی که پدرشان را کشته بودند، با خالی بودن گور او روبرو میشوند. این اتفاق باعث میشود که ترس و بدگمانی بین آنها حاکم شده و وفاداری یکدیگر را زیر سوال ببرند که پیامدهای جبرانناپذیری به دنبال دارد.
پس از مرگ ریچل، جیمز و دارنل اختلافات خود را کنار گذاشتند و خیابان های سیراکوز را به هم ریختند. در جریان خونریزی، حقیقت در مورد حملات به جیمز و دارنل و اینکه چرا آنها توسط بیا و مستر کیس هدف قرار گرفتند، آشکار می شود...