داستان در سال 1961 و در بحبوحه جنگ سرد رخ میدهد. این داستان، روایتگر زندگی داگ هامرشولد، دیپلمات و اقتصاددان، است که پس از فرماندهی نیروهای سازمان ملل در نخستین عملیات نظامیشان، برای برقراری آتشبس با دشمنان، در اقدامی نومیدانه سوار هواپیما میشود.
دانیل و آلیسون در سال 1989 در شفیلد با هم آشنا میشوند و در نوجوانی عاشق هم میشوند، اما زندگی مسیرهای متفاوتی را پیش روی آنها قرار میدهد. سالها بعد، آنها از طریق خاطرات موسیقی مشترک دوباره با هم ارتباط برقرار میکنند و به این فکر میافتند که آیا سرنوشتشان با هم بودن است یا خیر.