نورا و هه سونگ، دو دوست دوران کودکی که عمیقاً به هم وصل هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی از هم جدا می شوند. 20 سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند...
میونگ اون مفهوم کلمه "خانواده" را درک نمی کند. او این موضوع را پنهان می کند، زیرا با تصویری که از خود در ذهن دارد، بسیار متفاوت است. اما در دنیای نویسندگی، او هیچ محدودیتی را نمی پذیرد و آزادانه می نویسد.