نورا و هه سونگ، دو دوست دوران کودکی که عمیقاً به هم وصل هستند، پس از مهاجرت خانواده نورا از کره جنوبی از هم جدا می شوند. 20 سال بعد، آنها برای یک هفته سرنوشت ساز دوباره گرد هم می آیند و با عقاید عشق و سرنوشت روبرو می شوند...
داستان فیلم درباره دختری بنام " سو یانگ " است که با مادر خودخواهش زندگی میکند , روزی از دست کارهایش به تنگ آمده و سعی میکند به تنهائی زندگی کند و بعنوان یک طراح گرافیکی در شرکتی مشغول بکار میشود و ...
دو را هی دختری است که برای پیدا کردن شغل به هر کاری دست زده است اما نتوانسته به طور دائمی در ان شغل دوام بیاورد . او نهایتا موفق می شود تا در یه روزنامه ورزشی مشغول شود اما خیلی زود او دچار مشکلاتی می شود که ….
داستان در مورد پسر جوانی می باشد که در مکانی زندگی میکند که توسط باندهای خلافکار کنترل میشود. او متوجه میشود بخاطر فعالیت های وابسته به باندهای خلافکار که انجام میدهد ممکن است هرگز از آنجا خارج نشود…
یک دختر نوزده ساله آماده می شود تا دست به بمبگذاری انتحاری در میدان تایم بزند.او به یک لهجه نامشخص آمریکایی صحبت می کند و مشخص کردن قومیتش غیرممکن است.ما هیچگاه نمیفهمیم او چرا این تصمیم را گرفته است!ما فقط می دانیم که او به باورش بسیار اعتقاد دارد...
برای وکیلی که باخت در مقابل مردان را تحقیر می کند و بازیگری که در لیست A به زنان بی اعتماد است، عشق هیچ معنایی ندارد - تا زمانی که مجبور شوند با یکدیگر قرار بگذارند.
آن یون یونگ (Jung Yu-Mi) معلم و پرستار مدرسه ایست که قابلیت دیدن هیولاهایی را دارد که از پس مانده خواسته ها و آرزوهای انسان ها ساخته میشوند ، از طرفی هونگ این پیو (Nam Joo-Hyuk) ، معلم چینی همان مدرسه است و از قابلیت ویژه و مرموزی برخورددار است اما او نیز همچون آن یون یونگ ، متوجه اتفاقات عجیبی در مدرسه میشود ، پس به کمک هم سعی میکنند برای محافظت از بچه ها ، جلوی اتفاقات بد را بگیرند و…
بانکی که دولت کره در آن سهام زیادی دارد در آستانه ورشکستگی است و سران کشور دچار نگرانی رخ دادن اتفاقی مشابه بحران مالی سال 1997 هستند از این رو اعضای کمیسیون خدمات مالی در تلاشند تا چنین اتفاقی رخ ندهد. در این مسیر ، چائه یی هون (Go Soo) که فرزند بهترین اقتصاددان کره جنوبیست و این هویت را مخفی میکند ، رئیس دفتر سیاست اقتصادی در کمیسیون خدمات مالی است و سعی میکند تا اقتصاد را از بحران نجات دهد ، در این راه هِئو جائه (Lee Sung-Min) ، که فردی جاه طلب است و بحران مالی قبلی را تجربه کرده ، سعی میکند تا به هر قیمتی شده این شرایط را بهبود دهد ، از طرفی لی هی جون (Shim Eun-Kyung) که در بحران قبلی یک نوزاد بود و خانواده اش دوران سختی را سپری کردند ، اکنون کار خود را در دفتر بین المللی امور مالی وزارت اقتصاد و دارایی آغاز کرده و آرزوهای خود را دنبال میکند…
لی کانگ در یک شهر ساحلی کوچک بزرگ شده و آرزو داشته که یک آشپز ماهر شود، اما حالا او یک جراح مغز و اعصاب است. او به ظاهر فردی دلسرد است اما در حقیقت او شخصتی خون گرم دارد. وقتی که مون چا یانگ بچه بود لی کانگ رو در یک شهر ساحلی کوچک ملاقات میکنه. لی کانگ برای او آشپزی میکنه. این خاطره به یکی از شادترین خاطرات مون چا تبدیل میشه که باعث میشه او یک آشپز بشه. این دو نفر دوباره بعد از سال ها همدیگر رو ملاقات میکنند و…