مردی بیهدف به نام کاستیکا به طور ناخواسته نامزد ریاست جمهوری میشود. حزب حامی او فاسد است و قصد دارد با شکست در انتخابات به اختلاس ادامه دهد، در حالی که کاستیکا فقط به فکر حل مشکل جای پارک همسایهاش است.
در سال ۱۹۴۴، دفتر MI9 برای یافتن و کمک به فرار خلبانان متفقین سرنگونشده در اروپای شرقی، صهیونیستهای مهاجر از این مناطق به فلسطین را به عنوان جاسوس استخدام میکند. این افراد درگیر ماجراهای جنگی، سیاسی و شخصی میشوند.