مردی بیهدف به نام کاستیکا به طور ناخواسته نامزد ریاست جمهوری میشود. حزب حامی او فاسد است و قصد دارد با شکست در انتخابات به اختلاس ادامه دهد، در حالی که کاستیکا فقط به فکر حل مشکل جای پارک همسایهاش است.
یک وکیل که برای پیشرفت شغلی خود حاضر به مصالحه است، مجبور به مراقبت از مایا، دخترخوانده 8 ساله خود میشود. زندگی منظم آنها با تطبیق او با نقش پدرانه و مایا با سرپرست جدیدش، دستخوش آشفتگی میشود.
پیچو و بیلا به دنبال پیشنهادی از یک مشتری رومانیایی، راهی لسآنجلس میشوند. اما غافل از آنکه این فرصت، آنها را به دنیای خطرناک مافیای کلاهبرداری کارت اعتباری میکشاند.
یک افسر راهنمایی و رانندگی که دوست دارد نقش کارآگاه را بازی کند، شروع به تحقیق در مورد یک پرونده می کند و خطراتی فراتر از آنچه که فکر می کرد یک سرقت ساده از کتابفروشی بود، کشف می کند...
مارا، یک نوجوان 12 ساله که بیمار است، وارد یک ماجراجویی خارق العاده پر از امید می شود. او یک درخت جادویی واقع در نزدیکی یک مرکز مراقبت تسکینی را کشف می کند که دریچه ای برای داستان مورد علاقه او است...
گروهی از نوجوانان برای خلاص شدن از فقدان تکنولوژی به یک اردوگاه تابستانی میروند. داستانهای مختلف شخصیتها رخ میدهد تا اینکه نوجوانان متوجه میشوند که اردوگاه تابستانی آن چیزی که به نظر میرسد نیست...
داستان فیلم درباره دوستی و خانواده است که با موضوع کریسمس، یک فیلم خوب و آسان برای تماشا است. فیلم را پدربزرگ سلی (معروفترین ولاگر رومانی) در سن 74 سالگی به نوهاش تعریف میکند...