داستان فیلم در آینده ای دور جریان دارد، جائی که یک دختر و یک مرد جوان با هم متحد شده و در یک جناح به نبرد با یک بحران جهانی قریب الوقوع می روند و در این راه با هیولاهایی مواجه می شوند که میان مردم زندگی میکنند...
"آروش مهرا" به همراه دو هم اتاقی خود "تانمی" و "علی" در سیدنی زندگی راحتی را می گذارنند. او در رستورانی زنجیره ای کار می کند، "تانمی" کودکان را سرگرم می کند و "علی" از آپارتمانشان مراقبت می کند. "آروش" به هند سفر می کند تا در مراسم ازدواج "آرجون" شرکت کند و اینجاست که با "ایشا" آشنا می شود و...