Fernanda de Freitas

لوئیز ماریو، صاحب کلوپ شبانه در سائو پائولو، مردی خوشگذران و کلکسیونر روابط عاشقانه است. او با زنان زیادی رابطه دارد، اما از ایجاد صمیمیت عاطفی ناتوان است. سفری به ریو، زندگی او را تغییر می‌دهد و باعث می‌شود که برای اولین بار عاشق شود.

 سال ۱۹۹۷، پیش از سفر پاپ به ریو دو ژانیرو، سروان ناسیمنتو از جوخه ویژه پلیس ماموریت می یابد تا ‏محله نزدیک سکونت پاپ را از شر قاچاق چی ها و و فروشندگان مواد مخدر پاک کند.

"دکو" و "نالدینو" دو دوست قدیمی که مالک یک کشتی بخار هستند با زنی به نام "کارینا" آشنا می شوند.هر دو آنها عاشق او شده و رابطه دوستانه شان از هم می پاشد...