مستندی تکاندهنده، به زندگی و میراث یک نابغه خلاق پیشگام میپردازد که در ماههای پایانی عمرش، خودش و دخترخواندهاش درباره تأثیر ماندگار او صحبت میکنند.
این مستند به بررسی ارتباط عمیق افراد با آثار هنری در گالری ملی لندن میپردازد و با کمک دیدگاههای مختلف، تاریخچه و آینده این گالری را از زاویهای شخصیتر به تصویر میکشد.
میکا، زن جوانی که از خیانت پدرش، ساتورو، و مرگ مادرش ضربه خورده است، به جزایر ریوکیو برمیگردد. او که فکر میکرد پدرش را نخواهد دید، با خبر وخامت حال او مواجه میشود. در این کمدی انسانی دلگرمکننده، ملاقات دوباره کنار بستر بیماری، به کشف حقایق و مرور خاطرات شاد میانجامد. میکا در پایان تصمیم میگیرد که یک هدیه نهایی برای ساتورو تهیه کند.
به وضعیت آسیبپذیر شکاف اقتصادی به ظاهر حلنشدنی در آمریکا میپردازد، در حالی که چشماندازی به طرز قابل توجهی امیدوارکننده برای آیندهی آن ارائه میدهد.
"نبردگاه NXT 2024" یک رویداد کشتی حرفهای است که توسط WWE برگزار میشود. این دومین "نبردگاه" سالانه برای برند NXT، بخش توسعهای WWE، و هفتمین "نبردگاه" در مجموع خواهد بود.
بعد از گرندپریهای افتضاح ایمولا و موناکو، حالا نوبت کاناداست. برخلاف انتظار، تیمهای ضعیفتر امسال عملکرد خوبی داشتن. اما به نظر میرسه اوضاع برای ردبول و فراری پیچیده شده. با اینکه بارون شدید اومد، مسابقه قابل کنترل بود. راسل، نوریس و در نهایت ورشتپن مقامهای اول تا سوم رو کسب کردن. فراری هم عملکرد ضعیفی داشت و هر دو رانندهش بازنشست شدن. مسابقه هیجانانگیز بود و نویدبخش مسابقات بعدی به نظر میرسه. مقصد بعدی، اسپانیا.
UFC on ESPN: پرز در مقابل تایرا (همچنین به عنوان UFC on ESPN 58 و UFC Vegas 93 شناخته میشود) یک رویداد هنرهای رزمی ترکیبی بود که توسط UFC در تاریخ 15 ژوئن 2024 در مرکز UFC Apex در انترپرایز، نوادا، به عنوان بخشی از منطقه کلانشهری لاس وگاس، ایالات متحده برگزار شد.
کشور نیو که در سال ۲۰۱۶ با پشتیبانی نشنال جئوگرافیک، یکی از بزرگترین مناطق حفاظت شده دریایی جهان را ایجاد کرده بود، از "پریستاین سیز" دعوت می کند تا با استفاده از فناوری های پیشرفته، تغییرات رخ داده در این منطقه را ارزیابی کند و برای آینده ای پایدار در آب های این کشور برنامه ریزی نماید.
دختری درونگرا که گیتاریستی ماهر و معروف به «قهرمان گیتار» است، آرزوی تشکیل یک گروه موسیقی در مدرسه را دارد. او تا پیش از دبیرستان نمیتوانست با کسی دوست شود، تا اینکه یک نوازندهٔ درام با او ارتباط برقرار میکند و زندگی تنهایش را دگرگون میکند.
ملما کوداما، صراف مشهور برزیلی، پس از گذراندن دوران حبس، پرده از راز مشارکت خود در یکی از بزرگترین پروندههای فساد این کشور برمیدارد. او در این روایت، جزئیات ماجرای فساد مالی خود را فاش میکند.
فیلم «جایی که درختان زیتون میگریند» مقاومت فلسطینیان در برابر اشغالگری اسرائیل را نشان میدهد و به موضوعات فقدان، رنج و تلاش برای دستیابی به عدالت میپردازد.
ستاره پاپ، کایلی مینوگ، در یک نمایش موزیکال مجلل و پر زرق و برق به روی صحنه میرود. در این برنامه تعدادی از دیگر ستارههای پاپ نیز حضور دارند و هر کدام برای جمعی از افراد مشهور به اجرای برنامه میپردازند.
این مستند به کاوش در روند کشف لاشه هواپیمای جنگی یکی از خلبانان "گروه توسکگی" در جنگ جهانی دوم در اعماق دریاچه هورون و رمزگشایی از سرنوشت آن پس از گذشت هشتاد سال میپردازد. این روایت با بهرهگیری از باستانشناسی زیرآبی، روایات شفاهی و فیلمهایی از محل سقوط هواپیما تهیه شده است.
در تئاتری مشهور به نام آپولو، وِیَنْز با لحنی طنزآمیز به موضوع غم و اندوه پس از فقدان والدین میپردازد. او در این نمایش به آموزههای پدرش، پیوستن به "باشگاه مادران درگذشته"، تعویض پوشک والدین سالخورده و اینکه چه کسی در خانواده وِیَنْز بامزهتر است، اشاره میکند.
این فیلم مستند، داستان صعود شگفتانگیز سیندی لاپر به قلهی شهرت و تأثیر عمیق او بر نسلهای مختلف از طریق موسیقی، سبک پانک در حال تحول، و تلاشهای بیوقفه او را به تصویر میکشد.
در یک کلانتری در جنوب لندن، یک بیخانمان هم سلولی خود را به قتل میرساند. پلیس کییرن کلی 53 ساله را مورد بازجویی قرار میدهد و او با خونسردی به ارتکاب دهها فقره قتل در طول چندین دهه، که بسیاری از آنها در متروی لندن رخ داده، اعتراف میکند.
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...
سو بک هیانگ، دختر ارشد پادشاه مورین، به دلیل جاه طلبی خواهر ناتنی اش، سول هی، از مقام شاهزاده خانمی محروم شد. او دختری فروتن و سخت کوش بود که به او آموخته شده بود که به داشته هایش قانع باشد. اما سرنوشتی که برای او رقم خورده بود، سرنوشتی بزرگ بود که نه تنها زندگی او و خانواده اش، بلکه کل کشور را تحت تأثیر قرار می داد. او باید در تلاش برای یافتن جایگاه خود در زندگی و مبارزه برای عشق، با چالش های زیادی روبرو می شد.
این مجموعه به بررسی داستان هایی که بر اساس افسانه های محلی نقاط مختلف ایالات متحده ساخته شده اند، پرداخته و از مسائل وحشتناکی که خود را در زیر پوسته ی این داستان ها پنهان کرده اند پرده برداری می کند.
سایمون کاول، هایدی کلوم، هاوی مندل و تری کروس به قاضی مل بی برای تغییری کاملاً جدید در "AGT" خوش آمد میگویند! داوران برای اولین بار در حالی که تیمهای رویایی از شرکتکنندگان مورد علاقه طرفداران بازگشته را پیشنویس میکنند به مصاف هم میروند - اما در پایان، تنها یک داور و یک بازی در صدر قرار میگیرند.
کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.
در دنیایی که جادو چندین بار نسل بشریت را از انقراض نجات داده است، پسری به نام «شین» توسط پیرمردی که به نام «ماگی» شناخته می شود تربیت و بزرگ شده است. شین خاطرات زندگیِ قبلی خود را به یاد دارد و در کنار پیرمرد به یادگیری جادو مشغول است. شین فهم و اطلاعات خوبی درباره دنیای بیرون ندارد و وضعیت وقتی برایش دشوارتر می شود که ماگی از او می خواهد بعد از رسیدن به سن 15 سالگی خانه را ترک کند.
کن هوکازه پس از موافقت برای کمک به زنی ناشناس، به دنیایی شبیه به بازی منتقل میشود. حال او باید سفری را برای یافتن راهی برای بازگشت به دنیای خود آغاز کند.
داستان پادشاه گئونچوگو، پادشاه جنگجوی باکجه. تحت سلطنت او، پادشاهی روزهای شکوه خود را تجربه کرد، با فتوحات نظامی که باعث شد او بیشتر شبه جزیره کره را کنترل کند و متعاقباً قدرت سیاسی باکجه را تقویت کرد که بزرگترین اوج قدرت باکجه بود.
در دنیایی [پس از یک واقعه فاجعه بار] که توسط «اعداد» کنترل میشه و هر انسانی «شماره» مخصوص هویت خودش رو داره. این اعداد میتونه هر چیزی مربوط به زندگی شخص باشه. این شماره ممکنه مسافتی که شخص طی کرده یا تعداد دفعاتی که دیگران از یه شخص تعریف و تمجید کردن باشه. همچنین اگه این شمارهشون صفر بشه، باعث سقوطشون به ورطه «گودال» میشه. در سال 305 تقویم آلشیان، هینا ماموریتی رو از مادرش که شمارش به صفر رسیده، به عهده میگیره تا به دنبال قهرمان افسانهای بگرده. در مخاطراتش با شمشیرزن نقابداری به نام لیچت آشنا میشه که در تلاشه تا هویت اصلیش رو مخفی کنه، از اونجاییکه که به خاطر شماره بسیار پایینش به عنوان یه عامل منحط و منحرف شناخته میشه.
سه نوجوان با دریافت نامههای مرموزی به دنیایی دیگر به نام «باغ کوچک» منتقل میشوند. ساکنان این دنیا از استعدادهای فرابشری خود برای شرکت در بازیهای مختلف استفاده میکنند. این بازیها میتواند از کارهای ساده گرفته تا دوئلهای مرگبار باشد. گاهی اوقات حتی استعدادهایی که آنها را به این دنیا آوردهاند نیز شرط گذاشته میشود.
شینگو ایچینومیا، 25 ساله، در آستانه یک روز کاری پرمشغله، به خواب میرود. اما با بیدار شدن، خود را در بدن پسری 6 ساله به نام وندلین گرفتار میبیند. وندلین هیچ مهارت اداری ندارد و خانوادهاش فقیر هستند. اما او استعدادی نادر در جادو دارد. وندلین باید راه خود را در دنیایی سخت و دشوار پیدا کند.
هیرو یوکی یه دانش آموز دبیرستانی خوره کامپیوتره که در یک سری وقایع غیرمنتظره بازی کیوامه کوئست رو بدست میاره، این بازی با جمع آوری بهترین فناوری ها ساخته شده و با شعار خودش یعنی "بی نهایت واقعی" هیچ تفاوتی ندارد، گرافیک، رفتار کارکترهای بازی، عطر و بوی گیاهان،یا حتی نسیمی که پوست را نوازش می کنه، و در کل همه چیز به بهترین شکل ممکن هستند، غیر از این که این بازی بیش از حد واقعی و حذف کردن آن بسیار پر دردسر است. از اونجایی که واقع بینانه ترین بازی تاریخ هستش توانایی جسمی بازیکنان در بازی دقیقا همان چیزی هست که در دنیای واقعی دارند و اگر ضربه بخورند بدنشان درد میگیره و اگر زخمی شوند تا چند روز بهبود پیدا نمی کنند. و پاداش بازی فقط احساس موفقیت است. این بازی رو به هیچ عنوان نمیشه سرسری گرفتش و پُر استرس ترین بازی تاریخ هستش.
کانامه، بیخبر از همه جا، به بازی موبایلی جدیدی به نام بازی داروین دعوت میشود. اما پس از ورود به بازی، متوجه میشود که نمیتواند از آن خارج شود و در مخمصهای بزرگ گرفتار شده است.
یک اعجوبه سابق کشتی که در تلاش برای دستیابی به موفقیت است، خود را آماده ترک میبیند تا زمانی که دوباره با یک دوست قدیمی روبرو میشود که اشتیاق او را دوباره برمیانگیزد.
پس از مرگ ناگهانی عموی جی آن، او متوجه یک مرکز خرید مشکوک می شود که او پشت سر گذاشته است. عمویش که بود و چه نوع مرکز خریدی را اداره می کرد؟ قبل از اینکه جی آن حتی بفهمد چه خبر است، توسط افراد ناشناس که به دنبال وسایل عمویش هستند مورد حمله قرار می گیرد.