مایک لین پس از یک وقفه طولانی دوباره به صحنه می رود، پس از یک معامله تجاری که شکست خورد و باعث شد او شکست بخورد و در فلوریدا در یک بارمن شرکت کند. مایک به همراه یک فرد اجتماعی ثروتمند به لندن می رود که او را با پیشنهادی که نمی تواند رد کند جذب می کند...
در حین گذراندن تعطیلات در یک کابین دورافتاده، یک خانوادهٔ سهنفره ناگهان توسط چهار غریبه گروگان گرفته میشوند که از آنها میخواهند یکی از خود را برای جلوگیری از آخرالزمان قربانی کنند...
اٌتو یک مرد بدخلق است که پس از از دست دادن همسرش از زندگی دست کشیده و می خواهد به همه چیز پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در همان نزدیکی نقل مکان می کنند، او با همتای خود ملاقات می کند که منجر به دوستی می شود که دنیای او را تغییر می دهد...
یک مرد میانسال به نام چارلی سعی میکند با دختر ۱۷ سالهاش ارتباط برقرار کند. این دو پس از آنکه چارلی خانوادهاش را رها کرد، از هم جدا شدند. چارلی میخواهد رابطه خوبی با دخترش داشته باشد، دختر بدزبانی که به خاطر تلخیهای زندگیاش، حال و روز خوشی ندارد...