«لوییس تامس» (واکر)، دانشجوی سال اول، تصمیم گرفته در تعطیلات تابستان هم راه برادرش، «فولر» (زان) از این سو به آن سوی امریکا برود. در جاده «فولر» با راننده ی کامیونی که به «راستی نیل» معروف است، شوخی ناجوری می کند، و خیلی زود معلوم می شود که قربانی این شوخی «فولر» قاتلی روانی است...
"کایلا" که عازم سفر به لاس وگاس برای شرکت در جشن خواهرش است، در پمپ بنزین توفق می کند تا با "نیک"، مردی که در اینترنت آشنا شده دیدار کند. "نیک" او را متقاعد می کند تا از جاده ای دیگر برود اما در میانه راه خودرو دچار مشکل می شود و...