جیگسا افرادی را در یک مکان به دام انداخته است، و آنها باید قبل از اینکه مقدار زیادی از یک گاز مرگبار را استنشاق کنند، راهی برای زنده ماندن بیابند. این در حالی است که باید نهایت دقت را بخرج دهند، زیرا مسیرشان پر از تلههایی است که می توانند مرگ سریعتری برایشان رقم بزنند.
آمار اجساد در شهر در حال افزایش است و هر کدام وحشتناک تر از قبلی کشته شدهاند. با پیشروی تحقیقات، شواهد به یک مضنون برمیگردند : جان کریمر، مردی که اره برقی شهرت دارد و 10 سال قبل مُرده است...
مامور ویژه استرام مرده است. کارگاه هافمن جانشین شکست ناپذیر جیگسا محسوب می شود. اف بی آی به هافمن نزدیک می شود و او مجبور می شود بازی بزرگی را شروع کند که...
پس از مرگ وحشتناک جیگسا، مارک هافمن، تنها دستیار باقیمانده جیگسا، بعنوان قهرمان شناخته می شود. مامور استرام به دنبال کردن رد هافمن ادامه میدهد، اما در همین حال افراد جدیدی در تلههایی مخوف گرفتار میشوند.
جیگسا و شاگردش آماندا مرده اند. کارآگاه کری به قتل می رسد و دو مامور اف بی آی به کمک کارآگاه کهنه کار، هافمن، می شتابند تا در باقی مانده های جیگسا سرنخ هایی پیدا کنند.
دو مرد در حالی که یک جسد بینشان قرار دارد، در لانه مخفی یک قاتل سریالی بنام «جیگسا» به هوش می آیند. آن دو باید از قوانین مشخصی پیروی کنند و کارهای خواسته شده را انجام دهند، تا از این بازی مرگبار که برایشان تدارک دیده شده، زنده به در آیند.