مگامایند که یک تبهکار نابغه است، بعد از کشتن قهرمان محبوب شهر، کم کم حوصلهاش سر می رود، زیرا دیگر حریفی برایش باقی نمانده تا با او بجنگد. از این رو تصمیم به ساختن یک قهرمان جدید، بنام تیتان می گیرد. اما تیتان بجای اینکه از قدرتش در راه خیر استفاده کند، کمر به نابود کردن دنیا می بندد و مگامایند مجبور میشود برای اولین بار در عمرش دنیا را نجات دهد...
داستان که در سال 1976 تا 1994 اتفاق میافتد، درباره دوستی یک دختر کوچولوی 8 ساله و مرد یهودی 44 ساله است که در نیویورک زندگی میکند. داستان بیشتر حول زندگی این دو نفر است ، از وقتی دخترک 8 ساله است تا وقتی 26 ساله شود و نامه هایی که بین این دو نفر رد و بدل میشود. این انیمیشن بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است...
دختری جوان، “سوفی”، بعد از مرگ پدر توسط جادوگری نفرین شده و تبدیل به یک پیرزن می شود. او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارج شده و به قلعه ای، “قلعه متحرک هاول”، می رسد. این قلعه متعلق به جادوگریست که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. “سوفی”، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و درصدد از بین بردن نفرین بر می آید …
“دی جی”، “چاودر” و “جنی” سه بچه هستند که خانه هایشان در یک خیابان در نزدیکی هم قرار دارد. پدر و مادر دی جی ۱۲ ساله قصد دارند تا تعطیلات آخر هفته را با هم بگذرانند، بنابراین از” زی”( پرستار بچه) می خواهند تا نزد وی بماند. آنها در بازی های روزانه خود متوجه می شوند که خانه عجیب و غریبی که انتهای خیابانشان قرار دارد مثل یک موجود زنده است...
در جنگل های نزدیک ریو دو ژانیرو یک بچه طوطی که قادر به پرواز نیست به همراه چند پرنده دیگر به دست قاچاقچیان می افتند و در مسیر بردن آنها به دریاچه موس جعبه ای که طوطی کوچک در آن قرار دارد به خیابان می افتد . این جعبه را دختر بچه ای به نام لیندا پیدا می کند و نام طوطی را BLU می گذارد و …
این انیمیشن داستان زندگی یک آفتاب پرست است که به طور اتفاقی از یک اتومبیل به درون صحرایی خشک و بی آب و علف پرت میشود. او با راهنمایی یک آرمادیلو خردمند به شهر کوچکی میرسد که مردم آن در خشکی و بی آبی به سر میبرند. رنگو با داستانهای خیالی که برای مردم شهر تعریف میکند و نیز کشته شدن اتفاقی یک عقاب بهدست او، به کلانتر و منجی شهر تبدیل میشود. او سرانجام میتواند با کمک تعدادی از مردم، این شهر را از بیآبی و فقر نجات دهد…
آوریل سال ۱۸۶۱، عمارت عظیم تارا در آتلانتا. « اسکارت اوهارا » ( لى ) در مىیابد که مرد رؤیایىاش، « اشلى ویلکس » ( هوارد ) به او علاقه اى ندارد و در صدد است با « ملانى همیلتن » ( د هاویلند ) ازدواج کند. اما از طرف دیگر « رت باتلر » ( گیبل ) عضو بدنام یک خانواده ى ثروتمند ساکن چارلستن دلباخته ى « اسکارلت » سرزنده مىشود و در او ویژگىهایى شبیه به خود پیدا مىکند.
انسانها از سیاره زمین رفتهاند. تنها میراثی که آنها بر روی سیاره گذاشته اند ماشینهای مکانیکی بزرگ و مخوف است که جان انسانها را به خطر می انداخت. در این بین ۹ گروه از عروسکهای پارچهای سر از لاک خود دربرمی آورند تا سیاره را از دست این ماشینها نجات دهند.
Katniss Everdeen و Peeta Mellark بعد از پیروزی در 74 امین مسابقات بازی های گرسنگی هدف Capitol قرار می گیرند و همین موضوع باعث جرقه های شورش در مناطق Panem می شود…
داستان درباره یکی از کاراکترهای معمولی لگو است که به اشتباه جایگزین یک کاراکتر ساختمان ساز میشود و در ادامه، به ماموریتی میرود که با پیوستن به گروهی دیگر از لگوها در مقابل اهریمنی که قصد نابودی جهان را دارد بایستد و …