«کتی» همسری عالی در دهه پنجاه هست و زندگی ایده آلی دارد، بچههای سالم، شوهر موفق، و موقعیت اجتماعی بالا، ولی وقتی شوهرش را در حال بوسیدن یک مرد میبیند زندگی عالی اش به هم پیچیده میشود و از کنترل خارج میشود و در این بین دوستی او با باغبانش «ریموند» که سیاه پوست هست و چنین روابطی در آن زمان از نظر جامعه رد شده هستند زندگی اش را از این هم پیچیده تر میکند. کتی زخم خورده و تلاش «فرانک» شوهرش برای نجات ازدواجشان و رابطه پیچیده کتی با ریموند فصل دردناکی در زندگی آنها ایجاد میکند…
جنگ جهانى دوم. امریکایى ماجراجویى به نام «ریچارد بلین»، معروف به «ریک» (بوگارت) کافه اى را اداره میکند. با ورود عشق قدیمى، «ایلزا» (برگمن)، همراه با شوهرش، «ویکتور لاسلو» که از رهبران نهضت مقاومت است، خاطرات عشقى نافرجام براى «ریک» زنده میشوند و ...
در سال هاي 1987 و 1988، به مدت 21 ماه، بيست تن از اعضاي خانواده ي مافيايي «لوکزه» اهل نيوجرزي به جرم 76 فقره خلاف محاکمه شدند. متهم اصلي در اين محاکمه ي طولاني، «جاکومو دي نورشيو» (ديزل) بود که دفاع از خودش را به عهده گرفت...
یک پسر بچه انگلیسی بنام «جیمز گراهام» (کریستین بیل) که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانواده اش در شانگ*های زندگی می*کرده، توسط ژاپنی*ها به اسارت گرفته شده است…
اندرو بکت” به دلیل آلوده شدن به ایدز از دفتر حقوقی خود اخراج می شود.پس از اخراج او در آخرین اقدامش از به کمک “جو میلر” از کارفرمایان سابق خود شکایت می کند…
داستان این فیلم واقعی براساس اتفاقاتی است که چهار سال پیش در آفریقا رخ داد و طی آن دزدان دریایی سومالی موفق به گروگان گرفتن فرمانده کشتی آمریکایی به نام ریچارد فیلیپس به مدت 4 روز شدند...
«گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...
یک گانگستر یهودی بعد از 30 سال به بروکلین باز می گردد، و اینک باید دوباره با سایهای از گذشته خودش روبرو شود...
آدم کشي حرفه اي به نام «لئون» (رنو) در آپارتماني در محله ي ايتاليايي هاي نيويورک زندگي مي کند. «استانسفيلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پليس، تمام خانواده ي همسايه را مي کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتيلدا» (پورتمن) که براي خريد بيرون رفته جان سالم به در مي برد.«ماتيلدا» به «ليون» پناه مي برد و خيلي زود اين دو با يک ديگر دوست مي شوند...
فیلم در محله ی فقیر نشین «شهر خدا» در حومه ریو دو ژانیرو پیش میرود. محله ای که هیچ قانونی در آن حکمفرما نیست و مافیا شهر را در دست دارد. شهر پر است از خشونت و مواد مخدر. داستان فیلم پیرامون زندگی دو کودک است که در این شهر بزرگ میشوند و هر یک مسیری کاملا جدا را در پیش میگیرند: یکی عکاس می شود و دیگری دلال مواد مخدر...