دختری که توسط شیطان تسخیر شده بود می فهمد که کارهایی را در خفا انجام می دهد که خود از آنها با خبر نیست. در این هنگام کشیشی برای تحقیقات در مورد این موضوع کار خود را شروع می کند و …
جزیرهای کنار سواحل نیوانگلند، تابستان سال 1942. نوجوانی بهنام «هرمی» (گریمز) وقتش را با دو دوستش، «اوسی» (هاوسر) و «بنجی» (کونانت) میگذراند. کنجکاویهای آنان با پیدا کردن یک کتابچه راهنما تحرک میشود و رویاهای «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که شوهرش به «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که...
انگلستان، دسامبر سال ۱۹۴۲. اخبار جدیدی درباره دستیابی آلمانیها به سلاحی جدید و سری به مقامات انگلیسی میرسد. از قرار معلم آلمانیها در نظر دارند موشکهای پیشرفتهای به انگلستان پرتاب کنند. انگلیسیها در صدد خنثی کردن پرتاب موشک های پیشرفته آلمانی ها سه نفر را استخدام و …
در آرژانتین، یکی از دختران پدرسالار ماداریاگا با یک فرانسوی ازدواج کرده است در حالی که دختر دیگر با یک آلمانی ازدواج کرده است، بنابراین زمانی که آلمان نازی فرانسه را اشغال می کند و برخی از اعضای خانواده ماداریاگا در طرف مقابل می جنگند، منجر به بحران می شود.
کاپیتان "تام رینولدز" به همراه تیم آموزش دیده اش در جنگ جهانی دوم عازم برمه می شوند تا بومیهای منطقه را با جنگ افزارهای مدرن آشنا کنند، اما نبردهای جنگلی آن هم با نیروهای ژاپنی که به این نوع مبارزه آشنا هستند برای او و تیمش بسیار مشکل است و...
داستان در دههی پنجاه و در لاس وگاس رخ میدهد. ماجرا از آن جایی آغاز میشود که یک قمار باز و یک رقاص باله، متوجه موضوعات بسیار جالبی میشوند. برخی از مردم، در قمار شانس دارند و برخی دیگر در روابط احساسی و عاشقانه .....
یک استاد موسیقی به نام "کریستین ردکلیف" تصور می کرد "کارل نواک" در جنگ کشته شده است. "کریستین" او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد. در مراسم پذیراییشان؛ معشوق سابقش به "کارل" پیشنهاد اجرای تنها در کنسرت جدیدش را می دهد و...
جنگ جهانى دوم. امریکایى ماجراجویى به نام «ریچارد بلین»، معروف به «ریک» (بوگارت) کافه اى را اداره میکند. با ورود عشق قدیمى، «ایلزا» (برگمن)، همراه با شوهرش، «ویکتور لاسلو» که از رهبران نهضت مقاومت است، خاطرات عشقى نافرجام براى «ریک» زنده میشوند و ...
وقتی نیرو های آلمانی وارد شهر پراگ می شوند، "دکتر بوماچ" (هارکورد) به انگلستان فرار می کند. دختر او "آنا" (لاکوود) موفق به فرار می شود تا بتواند به پدرش بپیوندد اما ...