هیل ولی، سال ۱۹۸۵٫ «مارتی مک فلای» جوان (فاکس) نزد «دکرت امت براون» (لوید)، مخترع دیوانه، می رود که می خواهد ماشین زمانی را که ساخته، آزمایش کند. ماشین زمان به کار می افتد، ولی «براون» با رگبار مسلسل چند تروریست لیبیایی کشته می شود. «مارتی» نیز با ماشین زمان فرار می کند و به ۱۹۵۵ می رود.
«جيمز ادواردز» (اسميت)، پليس نيويورکي، سر و شکلي ورزشکارانه و رفتاري بي توجه و سبک سرانه نسبت به اجراي قانون دارد. يک شب، پس از تعقيب بزه کار مرموزي که يک موجود ماوراي زميني از آب در مي آيد، «کی» (جونز)، يکي از مأموران کهنه کار سازماني دولتي که سال هاست مخفيانه رفت و آمد موجودات فضايي را زير نظر دارد، او را به هم کاري دعوت مي کند...
راکی بالبوآ، قهرمان سابق بوکس سنگین وزن جهان، مربیگری یکی از فرزندان دوست قدیمی اش آدونیس کرید را برعهده میگیرد…
در سال 1993 در زمان جنگ جهانی دو سرباز در تله ای گرفتار می شوند و...….
پس از یک جدایی سخت، مردی با خود عهد میبندد که چهل روز مجرد بماند. اما وقتی با دختر رویاهایش برخورد میکند کاری از دستش ساخته نیست و….