یک قاتل سابقه دار با نام مستعار "یسوعی" که به دنبال شروع یک زندگی جدید است، نمی تواند از گناهان گذشته خود فرار کند. وقتی تنها پسرش توسط یک رئیس کارتل ظالم ربوده می شود، او جایی برای بازگشت ندارد...
همه جا به خاطر جنگ در سکوت فرو رفته. بوی مرگ همه جا را در بر گرفته. هیچ کس زنده نمانده. تنها کسانی که زنده مانده اند یک گروه پنج نفره هستند. چهار مرد. یک زن. آنها با هم متحد شده اند و به دنبال راه فرار و زنده ماندن هستند و به دنبال افراد زنده ی دیگری می گردند. جستو جوی آنها 24 ساعت به طول می انجامد و داستان این فیلم، داستان به تصویر کشاندن این 24 ساعت مبارزه با گرسنگی، خستگی و اتفاقات ترسناک اطراف است…
"ازدواج ما، عروسی آنها" این درس اول هر زوج تازه ازدواج کرده است که لوسیا و مارکوس هم از این قضیه مستثنی نیستند. این دو زمانی که از کالج باز میگردند و برای ازدواجشان برنامه ریزی می کنند، متوجه می شوند که پدرهایشان بسیار مغرور هستند و به دنبال کینه توزی می باشند و...
ویکتوریا در یک مهمانی زیرزمینی در پاریس شرکت میکند که در دخمههایی با میلیونها اسکلت برگزار میشود. اما او نمیداند که در این مکان تاریک و مخوف، نیرویی شیطانی در کمین است.
«آماندا» (دياز)، سازنده ي آنونس فيلم ها، اهل لس آنجلس و «آيريس» (وينسلت)، روزنامه نگار اهل ساري، انگلستان، هر دو به سايتي اينترنتي مراجعه مي کنند به نام «خانه تاخت زني» و تصميم مي گيرند براي فراموش کردن شکست هاي عاطفي شان، دو هفته اي خانه هاي شان را در انگلستان و امريکا، با هم عوض کنند...
دو شهروند نیویورکی در حالی که تلاش می کنند رویای مربوط به بازیگری و خوانندگی خود را در لس آنجلس محقق سازند، به طور سرنوشت سازی با یکدیگر برخورد می کنند...
فیلم داستان پسری به نام "جیک گری" است.او و دوستانش بازی مرگباری را راه می اندازند که در نهایت از کنترل خارج شده و تبدیل به یک اپیدمی خشونت بار می شود...
«شان بيتمن» (وان دربيک)، دانشجوي کامدن کالج، يکي از معتبرترين مدارس خصوصي شرق امريکاست. «شان» از «لورن هايند» (سوسامن) دانشجويي مقيد به اصول اخلاقي و ظاهرا غير قابل دسترسي، خوشش آمده است؛ در حالي که «لورن» شيفته ي «ويکتور» (پارديو)، پسري خوش سيما و از خود متشکر شده است...
«ويليام تاچر» (لجر)، ملازم يک شواليه ي قرن چهاردهمي، به طور اتفاقي جايگزين ارباب فقيرش مي شود و به جاي او در مسابقات نيزه بازي روي اسب شرکت مي کند. «تاچر» در مسابقه برنده مي شود و تصميم مي گيرد کار جديدش را ادامه دهد...
در سریال جدید و زیبای Mistresses «ساوی» زنی موفق در حرفه شغلی خودش، که در حال مخالفت با شریک حقوقیش و قصد شروع یه زندگی با شوهرش هری رو داره، و خواهر هوس باز و دارای روحیه آزادش هیچی بیشتر از این نمیتونه باشه: مجرد، همیشه دنبال دوستیابی و پارتی و خوشگذرونی و متکی به خواهر، دوست صمیمی مشترکشون «ایپریل» تازه طلاق گرفته و مادر دو بچه ست، و میخواد بعد این تراژدی زندگیشُ رو بازسازی کنه و شروعی دوباره و حرکتی به جلو داشته باشه، با حمایت و راهنمائی نزدیک ترین دوستاش ، و دوستشون «کارن» یه تروپیست موفق که دوباره با دوستاش ارتباط برقرار میکنه وقتی یه رابطه پیچیده بیش از حد عمیق با یکی از بیماراش شروع میکنه…
بعد از مرگ “Ichabod Crane” در حین یکی از ماموریتهای ژنرال جرج واشنگتن در سال ۱۷۸۰، در سال ۲۰۱۳ از مرگ بر میگردد و بیدار میشود، وی تنها فردی نیست که از مرگ برگشته، مرد اسبسوار بیسر، که توسط “Ichabod Crane” سر وی از تنش جدا شده بود به زمان حال بر میگردد و شروع می:کند به قتلهای شبانه، حال “Ichabod” بایستی با کلانتر “ابی میلز” همکاری کند و...