زمینهای گرفتار در یک دنیای کوچک، با نابودی توسط ضد مانیتور روبرو هستند. زمان از هم میپاشد و قهرمانان گذشته را برای کمک به لیگ عدالت در برابر شر مطلق، گرد هم میآورد. فداکاری آنها ممکن است منجر به پیروزی شود.
دشمن مانیتور، از بند رهایی یافته و به جهانهای موازی دی سی حمله میکند و آنها را یکی پس از دیگری نابود میسازد. مانیتور برای مقابله با این دشمن هولناک، به دنبال گردآوری و استخدام قهرمانان از سراسر جهانهای موازی است.
آنتی مانیتور در جهان چندگانه دیسی آزاد میشود و شروع به نابودی زمینهای مختلف آن میکند. مانیتور تلاش میکند قهرمانان را از سراسر جهان چندگانه جذب کند، اما ...
پس از مرگ یکی از افراد، بابفادر و پسران کوزه را میدزدند و به سفری میروند تا زندگی او را در جایی که بازیهای بادی آغاز شده بود، گرامی بدارند، اما وقتی به میانه تعطیلات بهاری می رسند، همه چیز خراب میشود...
کارا، که با از دست دادن کریپتون ویران شده، تلاش می کند تا زندگی جدید خود را روی زمین برنامه ریزی کند. سوپرمن او را راهنمایی می کند. در همین حال، او باید با یک گروه مرموز به نام دایره تاریک که به دنبال سلاح قدرتمندی است که در خزانه آکادمی نگهداری می شود، مبارزه کند...
در طول تعطیلات، یک سری قتل وحشیانه ترس را در شهر گاتهام ایجاد می کند. بتمن با حمایت افسر پلیس جیمز گوردون و دادستان منطقه هاروی دنت قصد دارد قاتل زنجیره ای را پیدا کند...
بتمن با کمک افسر پلیس"جیمز گوردون" و دادستان "هاروی دنت" یک قاتل زنجیره ای را دنبال می کند. اما وقتی قاتل خانواده جنایتکار فالکون ها را به خدمت خود می گیرد ، هاروی دنت بین جبهه ها گرفتار می شود...
بتمن باید با یک یک فرد شرور مشهور به شنل سرخ روبرو شود و از شهر گاتهام در مقابل او محافظت کند. در همین جریان بعضی از زخم های قدیمی سر باز کرده و او خاطرات سیاه فراموش شده مجددا به یاد می آورد...
سالها قبل در یک شهر کوچک در شب ولنتاین 22 نفر از مردم شهر توسط یک قاتل روانی کشته می شوند و برای سالها هیچ اثری از کسی که این قتل عام را انجام داده است به دست نمی آید . اکنون پس از سالها تام به همراه همسرش به شهر کوچک خود بر می گردند تا در روز ولنتاین دهمین سالگرد ازدواجشان را جشن بگیرند .اما با شروع دوباره ی قتل ها به نظر می رسد که قاتل بازگشته است.تام برای پیدا کردن این قاتل به جستجو می پردازد و سرنخ را در یک معدن متروکه می یابد…
فیلم داستان پسری به نام "جیک گری" است.او و دوستانش بازی مرگباری را راه می اندازند که در نهایت از کنترل خارج شده و تبدیل به یک اپیدمی خشونت بار می شود...
تعدادی از دوستان دور هم جمع میشوند تا یک بازی را انجام دهند، که از یک سری چالش های سخت و مسخره ذهنی و فیزیکی تشکیل شده است. آنها زخمهای قدیمی را التیام میبخشند، جای درست و اشتباه عوض میشود و معنای واقعی دوستی را درک میکنند...
یک افسر پلیس لسآنجلس به یک گروه ویژه مخفی میپیوندد تا در مورد یک قتل مشکوک تحقیق کند، اما در آنجا متوجه یک نقشه شوم میشود که تیم را ملزم به اتحاد و نجات میلیونها نفر در شهر میکند.
گروهی از کودکان دارای رشد ژنتیکی از یک پروژه آزمایشگاهی فرار می کنند. سالها بعد ما مکس را ملاقات می کنیم، یکی از فراریانی که اکنون برای یک سرویس پیام رسان در شمال غربی اقیانوس آرام پس از آخرالزمان کار می کند.