یک مرد 70 ساله که به تازگی بازنشسته شده است , به کمک یک دختر جوان میرود و با کمک این دختر جوان یک سایت مد را راه اندازی میکند و این دختر را کارآموز خود میکند و ...
: "جین" مادر سه فرزند، و صاحب یک رستوران و نانوایی است و نزدیک به یک دهه است که از شوهرسابق خود "جیک" جدا شده است. او به تازگی با مرد معماری بنام" آدام" رابطه عاطفی ایجاد کرده ، پس از ملاقات شوهر سابقش احساس می کند هنوز به او علاقه مند است و همین مسئله او را دچار سردرگمی می کند …
«آماندا» (دياز)، سازنده ي آنونس فيلم ها، اهل لس آنجلس و «آيريس» (وينسلت)، روزنامه نگار اهل ساري، انگلستان، هر دو به سايتي اينترنتي مراجعه مي کنند به نام «خانه تاخت زني» و تصميم مي گيرند براي فراموش کردن شکست هاي عاطفي شان، دو هفته اي خانه هاي شان را در انگلستان و امريکا، با هم عوض کنند...
«هري سنبورن» (نيکلسن) خيال دارد دو روز تعطيل آخر هفته را با «مارين» (پيت) در ويلاي کنار درياي مادر او بگذراند ولي از بخت بد قلبش در آن جا درد مي گيرد. «اريکا بري» (کيتن)، مادر «مارين» با اکراه مي پذيرد چند روزي از او مواظبت کند. اما خيلي زود «هري» در مي يابد که به «اريکا» علاقه پيدا کرده است...
«نيک مارشال» (گيبسن) در يک آژانس تبليغاتي کار مي کند و مردي زن ستيز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکي اند. شبي، «نيک» با ماشين تصادف مي کند، اما صبح روز بعد در مي يابد توانايي خواندن فکر زنان را پيدا کرده است. «نيک» ابتدا هراسان مي شود، اما کم کم مي فهمد که مي تواند از اين موهبت استفاده کند.
:«هالی پارکر» و «آنی جیمز» ، کمی پس از تولد از یک دیگر جدا شده اند و یکی با مادرشان، «الیزابت» زندگی می کند و دیگری با پدرشان«نیک». این دو که برای نخستین بار در یازده سالگی در یک اردوگاه تابستانی با یک دیگر رو به رو شده اند، تصمیم می گیرند جای شان را با هم عوض کنند …
پیتر براکت و سابرینا پترسون دو رقیب در روزنامه شیکاگو هستند.وقتی قطاری از خط خود خارج میشود این دو برای پیوستن به تیم تحقیق این حادثه با هم مبارزه میکنند و در این بین…
فیبی̎ دختر امریکائی، که به دعوت دوستش به مونت کارلو آمده است، در مییابد که دعوت، تنها یک تعارف بوده ، بنابراین بیپول و بیراه بازگشت، ناگزیر میشود راهی برای زندگی پیدا کند...
یک جادوگر کامپیوتر آمریکایی که در یک بانک نیویورک کار می کند، پس از دریافت ناخواسته یک پیام رمزگذاری شده از یک جاسوس بریتانیایی، ناگهان وارد دنیای جاسوسی بین المللی می شود...
یک پیشخدمت کوکتل به طور تصادفی جان یک دیپلمات مهم عرب را نجات می دهد . او که در کانون توجه رسانه ها قرار می گیرد، توسط وزارت پروتکل ایالات متحده استخدام می شود، اما به زودی متوجه می شود که دنیای شیطنت های سیاسی برای استعدادهای خاص او مناسب نیست...
"جودی" بعد از مرگ همسرش در شب ازدواجشان، تصمیم می گیرد تا به ارتش بپیوندد. تصمیمی که در ابتدا بسیار بد بنظر می آمد بعدها بهتر می شود. او به مقر ناتو در اروپا منتقل شده و با "هنری" فرانسوی آشنا می شود.آنها تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند و...