"میا" پس از بازگشت به خانه، شاهد افتادن زنی سالخورده از پنجره می شود. او در کنار بدن نیمه جان زن، عکسی کهنه از او و معشوق سابقش "لوودویگ" پیدا می کند و...
«سای پریش» (ویلیامز) مردی تنها و میان سال است که در قسمت عکاسی فوری سوپرمارکت محلی کار می کند و درگذشت سالیان، «خانواده ی یورکین» که از مشتریان سوپرمارکت هستند، به دغدغه ی ذهنی او تبدیل شده اند ……
پس از یک فوران آتشفشانی ترسناک که در شهر پمپی رخ داد ، تیمو کوچک یتیم می شود. او نجات معجزه آسای خود را مدیون کرون بناینگذار افسانه ای آکادمی گلادیاتورها میداند و ……
«جيمز باند» (کانري) با پي گيري ماجراي قاچاق الماس در مي يابد که دشمن ديرين، «بلوفلد» (گري) مي خواهد با الماس، ليزر غول آسايي بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشينگتن را نشانه بگيرد...
پدر و پسری پس از گذشت هزار سال از وقایع متحول کننده ای که باعث فرار انسان ها از زمین شد، به این سیاره باز گشته اند و به کاوش آن می پردازند….
در شهر گاتهام هالوین برگذار میشود. برای برگذاری این جشن، ترسناک ترین موجودات شرور مثل، مترسک، کلی فیس، سلیمان، گروندی و سیلور بنشی با هم متحد شده و در قالب نیرویی واحد، اقدام به قانون شکنی میکنند. حالا بتمن وارد صحنه میشود تا با آنان مقابله کند. در این راه گرین ارو، سایبرگ، نایت وینگ و رابین قرمز بتمن را همراهی میکنند. اما بنظر میرسد که رفقای بتمن برای شاه دلقک ها (جوکر) کار میکنند. جوکر یک ویروس کامپیوتری دارد که با او اجازه میدهد تا تمام تکنولوژی مثل او بخندند و از او اطاعت کنند. آیا قهرمانان میتوانند ویروس را متوقف کنند؟ آیا بتمن موفق میشود؟
هندوچين فرانسه (ويتنام)، اوايل دهه ي 1930، «اليان» (دونوو) با پدرش و دختري ويتنامي به نام «کامي» (پام) که او را به فرزندي پذيرفته، يک کارخانه ي توليد کائوچو را اداره مي کند. ورود «ژان باتيست» (پرز)، افسر نيروي دريايي اين زندگي آرام را بر هم مي زند. «ژان باتيست» ابتدا به «اليان» علاقه مند مي شود، ولي بعد عشق پرشور «کامي» را برمي انگيزد...
پس از بی اعتبار شدن به عنوان یک ترسو،یک ملوان در قرن نوزدهم فقط با یک هدف به زندگی خود ادامه می دهد،برای رها کردن خود ...
بیتا دختری اصفهانی و اهل خانواده ای سنتی است که برای تحصیل در دانشگاه باید به تهران بیاید اما خانواده با رفتن او به تهران مخالف هستند و بالاخره با اعتصاب غذای دخترشان رضایت به رفتن او می دهند. پدر با اجاره ی یک آپارتمان و هم خانه کردن سیما دختر بیوه ی کارگر خانه، بیتا را به او می سپارد. بیتا در دانشکده با فرهاد آشنا می شود و با هم قرار ازدواج می گذارند در حالی که علی پسر عموی بیتا قرار است برای ازدواج با او از خارج از کشور به ایران بیاید…
داستان فیلم در مورد استاد شعر دانشگاه کمبریج است. وی می خواهد زندگی اش را که بیش از حد افراطی شده، ارزیابی مجدد کند...