زندگی در یک مدرسه شبانه‌روزی به هرج و مرج می‌کشد، زمانی که یک معلم به دانش‌آموزانش دستور می‌دهد تا یک مراسم ممنوعه را انجام دهند...
مردی به شدت مضطرب اما خوش‌نظر که رابطهٔ بدی با مادر خود دارد و هرگز پدرش را نشناخته‌است مادرش می‌میرد، او به خانه سفر می‌کند و در راه خود تهدیداتی ماوراءطبیعی را تجربه می‌کند...
بث خسته از جاده به ملاقات خواهر بزرگترش الی می‌رود که سه کودک را به تنهایی در آپارتمانی کوچک در لس آنجلس بزرگ می‌کند. دو خواهر کتابی باستانی پیدا می‌کنند که شیاطینی خشن و تشنه به خون را به دنیا می‌آورد و در آپارتمان آنها در لس‌آنجلس غوغا می‌کنند و آنها را وارد نبری کابوس وار برای بقا می‌کند...
پیتر کویل که هنوز بابت از دست دادن گامورا در شوک است، باید نگهبانان کهکشان را در مأموریتی برای دفاع از کیهان و محافظت از یکی از خودشان جمع کند...
اعضای لیگ عدالت به دنیای رِمنَنت منتقل می‌شوند و خود را به دختران و پسران نوجوان تبدیل شده می‌بینند. قهرمانان رِمنَنت با نیروهای لیگ عدالت ترکیب شده و با هم تلاش می‌کنند تا بفهمند چرا سیاره‌شان به طور مرموزی تغییر کرده است...
کول از ملاقات با سادی بسیار هیجان‌زده است اما سادی ناگهان او را رها و رابطه‌اش را با او قطع می‌کند. حالا آنها درون هواپیما هستند و رویارویی جالبی با یکدیگر دارند که رازهای بیشتری را آشکار می‌سازد...
رنفیلد، سرسپردۀ دراکولا و زندانی چندین دهه در آسایشگاه دیوانه، آرزوی زندگی دور از کنت، خواسته‌های مختلف او و همه خونریزی‌هایی را دارد که با آنها همراه است...
یک مهمانی خانگی نوجوانان با حمله بیگانگان به وحشت تبدیل می‌شود و دو خواهر و برادر دشمن هم را مجبور می‌کنند تا برای زنده ماندن در شب با هم متحد شوند...
بعد از نجات در حوادث بارو، آلاسکا، استلا السون به لس آنجلس مهاجرت می‌کند، جایی که عمداً توجه جمعیت خون آشام های محلی را جلب می‌کند تا انتقام مرگ همسرش، ابن، را بگیرد...
پس از مرگ پادشاه ادوارد، اوترد از ببانبورگ و رفقایش در یک پادشاهی از هم پاشیده ماجراجویی می کنند به امید اینکه سرانجام انگلستان را متحد کنند...