نوجوانی با اسب در اصطبل اسب مسابقه پدر و مادرش بزرگ می شود که پیوند استثنایی عمیقی با اسب جوان دارد. یک تصادف تهدیدی می شود که حرفه های مسابقه ای را به پایان برساند اما آنها با هم برای رسیدن به پیروزی مبارزه می کنند...
فروشنده اسبی به نام “مایکل کولهاس” در قرن شانزدهم به همراه خانواده خود زندگی خوبی را سپری می کند. وقتی لردی با وی با بی عدالتی رفتار می کند، کولهاس ارتشی را فراهم ساخته و برای بدست آوردن حق خود به مبارزه میکند …
ست و زک تابستان را در خانه پدربزرگ مرده خود می گذرانند و منتظر بازگشت مادرشان با پول هستند. این دو برادر تصمیم می گیرند خانه را به یک فروشنده مواد مخدر اجاره دهند تا مقداری پول نقد کنند، اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود...