Julie Graham

این برنامه‌ی تلویزیونی، پیش از پخش فصل دهم یک سریال کمدی محبوب، با سازندگان و بازیگران آن مصاحبه می‌کند تا پشت صحنه‌ی ساخت این سریال را برای بینندگان آشکار کند.

بلو دختری است که در آپارتمانی با یک مشتری جدید عجیب اما جذاب آشنا می شود. پس از شنیدن شایعات تاریک و شنیده ها در مورد تمایلات مالک، بلو کنجکاو شروع به تحقیق در مورد خانه و خانواده ای می کند که در آنجا زندگی می کردند...

یک فرد مبتلا به اسکیزوفرنی در رستوران برادرش آشوب ایجاد می‌کند.

در حالی که برای یک نماینده محافظه کار کار می کند، یک فرد حرفه ای به یک باشگاه نفوذ می کند و درگیر سلطه گر می شود...

یک مادر لیورپولی (مارگی کلارک) به نیویورک فرار می کند، جایی که یک رقصنده سابق (کارول بیکر) حرفه خود را به عنوان یک بوکسور مدیریت می کند...

تنها چیزی که مایکل می داند جنایت است، تا زمانی که عاشق می شود. حالا او چیزی برای از دست دادن دارد - اما برای حفظ آن تا کجا پیش خواهد رفت؟

داستانی حماسی از تلاش خانواده کارگر هارداکر برای رهایی از فقر و رسیدن به ثروت، در یورکشایر دهه ۱۸۹۰ روایت می‌شود. این داستان، زندگی، عشق و تغییر سرنوشت این خانواده را از زمانی که در یک اسکله ماهیگیری کثیف زندگی می‌کردند تا زمانی که به مالک یک عمارت بزرگ روستایی تبدیل شدند، دنبال می‌کند.

هنگامی که شوهرش مورد حمله قرار می گیرد، زنی درگیر عملیات پلیس برای سرنگونی یک جنایتکار بدنام می شود.

جیمی پرز و تیمش جنایات را در جامعه جزیره ای نزدیک شتلند بررسی می کنند.

روزالین مادری عزادار است. زندگی او و دخترش، مدی، بعد از دیدار با جد زیر و رو می شود. روزنه ای از امید در آینده ی آن ها به وجود آمده است اما در حقیقت یک رابطه ی سه جانبه ی مرگبار و فاسد در حال شکل گیریست.

درام درباره بازگشت سه پزشک به پزشکی خط مقدم پس از همه گیری پس از مرخصی زایمان.

سریال "بازماندگان" از آنجایی شروع می شود که ویروسی مرگبار به نام "آنفولانزای اروپایی " تمام دنیا را فرا می گیرد، مسئولان کشوری زمانی به عمق فاجعه پی می برند که دیگر خیلی دیر شده است. بیش از 90 درصد مردم کره زمین جان خود را از دست می دهند و گروهی معدود از نژاد های مختلف بر روی کره زمین باقی می مانند. در لندن ، پسر بچه ای مسلمان در مسجدی به هوش می آید ، مردمی زیادی در مسجد در حالت سجده مرده اند و او تنها بازمانده در بین آنهاست، زنی در خانه خود به هوش می آید و همسر و همسایه گانش را مرده می بیند ، مجرم خطرناکی که تنها بازمانده زندانیست پر از زندانی مرده و دکتری که تمام بیماران و دوستان خود را از دست داده است. برق شهر رفته، سوخت محدود است و مواد غذایی در حال فاسد شدن، این انسانها قرار است عصر حجر را به گونه ای مدرن دوباره تجربه کنند...