یک محقق شهر هان با مهارت های کونگ فو توسط امپراتور چینگ فرستاده می شود تا با ظاهر شدن به عنوان یک معلم خصوصی به خانواده شورشیان مشکوک ضد کینگ نفوذ کند...
یک گدای پیر از جنگل مخفیانه به چین فو کونگ فو آموزش می دهد، زیرا او نمی تواند کلاس های معمولی را سپری کند و "پدر" او نمی خواهد که او دعوا کند. او بزرگ می شود، به عنوان پیشخدمت کار می کند و در نهایت با مردان سندیکای جنایی شهرش مبارزه می کند...
یک مرد جوان کتابخوان و خواهر شمشیر دوستش در حال مبارزه با سه نفر شرور هستند، یکی از آنها زنی زیبا اما نقابدار است که قول داده است با اولین مردی که او را بدون نقاب ببیند ازدواج کند یا به قتل برساند.
استاد سوم "ایر تانگ شن" در نظر دارد تا به بزرگترین استاد شمشیرتبدیل شود ، لذا با نمایش مهارت و قدرت خود سعی میکند تا صلح و آرامش به کشور باز گرداند ...
آنتونیو، یک کشیش مبلغ در سفر، بی گناه به نظر می رسد - تا زمانی که صلیب خود (حاوی گنج پنهان) را به عنوان یک سلاح در هنگام سرقت قطار به کار می گیرد. او در قطار با مردی به نام دراگون دوست می شود که به او کمک می کند با راهزنانی که صلیب می خواهند بجنگد...