رئیس جمهور آفریقا، چهار مزدور را برای کنترل قبایل شورشی که مخالف پروژه رمان او بودند، احضار می کند. اما چه اتفاقی می افتد زمانی که مزدوران متوجه نیت ارباب خود می شوند؟..
در سال 1879، لرد چلمسفورد، فرمانده مستعمره بریتانیا، برای از بین بردن جمعیت زولو، اعلان جنگ می کند. انگلیسی ها مهارت تاکتیکی زولوها را دست کم می گیرند و در دام آنها می افتند..
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
زمانی که یک تیم فوتبال محلی تنها یک هفته قبل از فینال قهرمانی، طعمه حملات یک گانگستر مرموز می شود، تیم به مردی روی می آورد که می تواند شانس آنها را برای پیروزی حفظ کند...