یک جنایتکر حرفه ای به نام "سایمون تمپلار" به استخدام یک مرده ثروتمندان در می آید تا دختره ناپدید شده اش را پیدا کند ، با این حال "سایمون" علاوه بر فرار از دست مقامات دولتی، باید با یک دشمن خطرناک از گذشته اش نیز روبرو شود...
سر مایکل گیفورد که از بیماری علاج ناپذیری رنج می برد، همه را از خودش دور کرده است. اما زمانی که دخترش تصمیم میگیرد همدمی برایش فراهم کند، تغییرات شگفت آوری در زندگی او صورت میگیرد...
گروه معروف موسیقی پاپ " The Spice Girls" با اتوبوس دوطبقه گردشگری در حال چرخیدن در لندن میباشند و در این بین ماجراهای متفاوتی برای آنها پیش میآید و برای طرفدارانشان کارهایی انجام میدهند …
نیویورک، سال ۱۹۲۵. جیب بری به نام «کریس دوبوآ» (وان دام) به سبک «فاگین» آلیور توییست، یتیم خانه ای پر از بچه های دزد را اداره می کند. او که خود نزد یک استاد کیک با کسینگ به نام «خائو» (آلئونگ) بزرگ شده، در یک مسابقه ی افسانه ای شبیه به نبرد گلادیاتورها، که در شهری دور افتاده در تبت میان قهرمانان جهان با سبک های مختلف مبارزه برگزار می شود، شرکت می کند…
کارخانه داري به نام «ماکس زورين» (واکن) قصد دارد تا با جاري ساختن آب دريا در گسل سن آندرياس و ايجاد زلزله، زمينه ي نابودي سيليکان ولي کاليفرنيا را فراهم سازد. «جيمز باند» (مور) که مأموريتش جلوگيري از اقدامات «زورين» است سرانجام او را از بالاي پل گلدن گيت به رودخانه ي سن فرانسيسکو مي اندازد...
س از پیدا شدن بدن نیمه جان یکی از بیماران "جاد استیونز" در شهر، او متهم به قتل می شود. پس از اقدام برای متقاعد کردن پلیس مبنی بر بیگناهی اش، او مجبور می شود خود به دنبال قاتل واقعی برود و...
قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوسها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیرویهوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...
در جریان غرق شدن یک کشتی انگلیسی بر اثر برخورد با مین در سواحل یونان، دستگاهی سری که تنها وسیله ی مخابره ی فرمان «آتش» به زیردریایی های مجهز به موشک های دوربرد نیروی دریایی انگلستان است، مفقود می شود. «جیمز باند» (مور) در مأموریتش برای یافتن دستگاه، درگیر رقابتی سخت با جاسوسان روسی می شود...
نیروهای بریتانیایی قصد دارند به یک کشتی آلمانی حمله کنند اما کشتی در منطقه ای امن قرار دارد.برای انجام این ماموریت آنها غیر نظامیان را اعزام می کنند،سربازان سابقی که نزدیک به شصت سال سن دارند...
وقتی تروریستها دو سکوی نفتی را تصرف میکنند و تهدید میکنند که در صورت برآورده نشدن خواستههایشان، آنها را منفجر میکنند، یک متخصص ضد تروریسم واحد کماندویی خود را داوطلب میکند تا آنها را متوقف کند...
باند(مور) در حال تحقیق درباره سرقت یک شاتل فضایی است. سازندهی شاتلها، هوگو دراکس(لونسدال)، درحال خارج کردن انسانها از سیارهی زمین و بازگرداندن مجدد آنان برای استقرار آنها به صورت نژادی برتر است و …
ماجراجویی جنگ جهانی دوم شامل گروهی از نیروهای متفقین، نازیها، گنجینههای هنری بیارزش در بازار سیاه، مقاومت یونان، یک صومعه یونانی و یک پایگاه موشکی مخفی آلمان...
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...
زمانی که مرد انگلیسی، لرد برت سینکلر، و دنی وایلد، آمریکایی خودساخته که در برانکس بزرگ شده است، با اکراه نیروهای خود را برای درست کردن اشتباهات و محافظت از بیگناهان متحد می کنند، دو جهان با هم برخورد می کنند.