هفتیرکش بدنام "جیمی رینگو" به شهری وارد می شود تا عشق واقعی اش را که نمی خواهد او را ببیند، پیدا کند. او به دنبال دردسر نیست اما دردسر او را همیشه پیدا می کند و...
فیلم در مورد یک بازیگر سخت کوش به نام "آدری هپبورن" می باشد که دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است ، پدر و مادرش از هم جدا شده اند اما با این حال پس از سفر به آمریکا زندگی او تغییر میکند ...
«ماکس کيدي» (دنيرو) چهارده سال پيش به خاطر آزار و اذيت دختري شانزده ساله به زندان افتاده است. او پس از آزادي، براي انتقام سراغ «سام بودن» (نولتي)، وکيل دادگستري، مي رود...
هریت وینسلو، معلم آمریکایی، در مکزیک توسط انقلابیون ربوده میشود. پیر گرینگو بیرس، نویسندهای کهنسال، با ربودهکنندهها دوست است و میخواهد هویت خود را مخفی نگه دارد.
یک بازیکن کوچک لیگ به نام چاک حاضر نمیشود تا زمانی که سلاحهای هستهای خلع سلاح شوند، دوباره بازی کند. ستاره بسکتبال "آمیزینگ گریس" اسمیت از این پسر پیروی می کند و روندی را آغاز می کند...
نیروهای بریتانیایی قصد دارند به یک کشتی آلمانی حمله کنند اما کشتی در منطقه ای امن قرار دارد.برای انجام این ماموریت آنها غیر نظامیان را اعزام می کنند،سربازان سابقی که نزدیک به شصت سال سن دارند...
"بری کوهلر" شکارچی جوان نازیها،گروهی از افسران سابق اس اس را که در پاراگوئه قرار ملاقات دارند ردگیری می کند.نازیها که توسط دکتر "منگله" رهبر می شوند در حال برنامه ریزی چیزی هستند.شکارچی سالخورده نازیها،"ازرا لبرمن" ابتدا به یافته های او علاقه ای نشان نمی دهد اما وقتی چیزی درباره نقشه شان می گوید مشتاق می شود و...
«رابرت» و «کاترین» ازدواج کرده اند و با خوشبختی در کنار هم زندگی می کنند. رابرت سفیر ایالات متحده در انگلستان است و همسر او آخرین روزهای دوران بارداری اش را می گذراند. بچه آن ها مرده به دنیا می آید، اما یک کشیش در بیمارستان به رابرت پیشنهاد می کند یک نوزاد دیگر را که در هنگام تولد مادرش مرده است را به فرزندی بردارد. رابرت بدون گفتن به همسرش این پیشنهاد را قبول می کند و آن ها به لندن باز می گردند. طولی نمی کشد که اتفاقات عجیبی رخ می دهد و رفته رفته هشدارهای نگران کننده ی یک کشیش به رابرت باعث می شود او باور کند که بچه ای که از بیمارستان ایتالیا با خود آورده اند، همان ضد مسیح ( دجال ) است.
"هنری تاوس" کلانتر شهر کوچکی در تنسی است. او که مردی اخلاق مدار است، به سرعت در مورد دیگران تصمیم گرفته و قانون را اجرا می کند. اما او پس از آشنایی به "آلما" تغییر می کند و...
یک راهزن یک مارشال را میدزدد که نقشهای را دیده است که یک رگ طلا را در سرزمینهای هندی نشان میدهد، اما گروههای دیگر نیز به دنبال آن هستند، در حالی که آپاچیها سعی میکنند مکان مخفی نگه دارند.
وقتی دیده بان سابق ارتش خود را بازنشسته کرده و به مزرعه ای در نیومکزیکو می رود،نسبت به زنی سفید پوست و پسر او که به تازگی از دستان هندیها آزاد شده احساس ترحم کرده و از آنها دعوت می کند به او بپیوندند.او می داند که پدر آن پسر یکی از قاتلان خطرناک است که به زودی سر و کله اش پیدا می شود و...