هفتیرکش بدنام "جیمی رینگو" به شهری وارد می شود تا عشق واقعی اش را که نمی خواهد او را ببیند، پیدا کند. او به دنبال دردسر نیست اما دردسر او را همیشه پیدا می کند و...
"اسکات فیتزجرالد" در اواخر عمر خود برای بدست آوردن پول به منظور بستری کردن همسر خود در یک آسایشگاه روانی برای استدیوهای مختلف هالیوودی نویسندگی می کند. او از طرفی با اعتیاد الکل مبارزه می کند. در این بین یک روزنامه نگار وارد زندگی او می شود و...….
بزرگترین تاکستانهای امریکا به خاطر قانون منع مشروبات الکلی با خطر ورشکستگی روبرو می باشد و صاحب آن که مردی قانون مدار است حتی با وجود ضررهای زیاد حاضربه تخلف از قانون نیست تا اینکه...
رویاى صید یک ماهى بزرگ ، همواره آرامش زندگى ماهی گیری پیر و باتجربه را برهم زده است. تا اینکه ، سرانجام وی موفق مى شود یک ماهى بزرگ را در نبردى سخت صید کند. اما ...
"جیم داگلاس" که در جستجوی چهار تبهکاری است که همسرش را به قتل رسانده اند،آنها را در زندان و در آستانه اعدام شدن پیدا می کند.در حالیکه او منتظر است تا مراسم اعدام را تماشا کند،آنها موفق به فرار می شوند و...
"بیلی بیگلو" پانزده سال است که از دنیا رفته اما اکنون فرصت آنرا بدست آورده که یک روز به زمین بیاید. اما او متوجه می شود خانواده اش دچار مشکل شده است. اما پیش از حرکت بسوی زمین، او باید از نگهبان دروازه اجازه بگیرد و...
در سال 1847، قحطی سیب زمینی ایرلندی، کتی اونیل و همسرش را مجبور میکند تا به آفریقای جنوبی آشفته مهاجرت کنند، جایی که کتی با شعلهای قدیمی برخورد میکند...
این فیلم مجموعهای از پنج داستان از جان اشتاینبک است که بر اساس داستانهای معروف O. Henry ساخته شده است. این داستانها در دوران نیویورک اشتاینبک (1902-1910) اتفاق میافتد....
ایتالیا، دوره رنسانس. "چزاره بورجا" (ولز) قصد چیزه شدن بر ایتالیا را دارد و دسیسههایش را با "آندره آکورسینی" (پاور) مشاور مورد اعتمادش در میان میگذارد. او قصد تصرف قلعهای با استحکامات دفاعی بسیا قوی را دارد...
قرن شانزدهم. "پدر و د بارگاس" (پاور)، یکی از اصیلزادگان اسپانیا، کمک میکند تایکی از بردگان "دیهگو د سیلوا" (ساتن) ـ از سران دادگاههای تفتیش عقاید ـ آزاد شود و به این ترتیب خشم او را برمیانگیزد. "...
لورد فرانسه ، سال 1858."برنادت سوبيرو" ، دختر دهقانزاده اى است كه با اعضاى خانوادهاش در زندان شهر زندگى مىكند. يك روز « برنادت » هنگام جمع كردن هيزم ، « مريم باكره » ( دارنل ) را در غارى مىبيند. « مريم مقدس » از او مىخواهد كه كف غار را بِكند تا به آبِ شفابخش برسد ...
« هنرى مورگان » ( کرگار ) ، دزد دریایى بىرحمى است که فرماندارى جاماییکا را با همراهى « جیمز وارینگ » ( پاور ) در دست مىگیرد. اما « مورگان » براى در پیش گرفتن راه راست با مقاومت برخى از همدستان سابقش ( کویین و ساندرز ) روبهرو مىشود.
ایالت میزورى ، نیمه ى دوم قرن نوزدهم . « جسى » ( پاور ) و « فرانک » ( فاندا ) در مزرعه اى همراه با مادرشان زندگى آرامى دارند. با ورود راه آهن و خرید زمینها و مزارع توسط دست اندرکاران احداث خط آهن ، مادر خانواده ( دارول ) به دلیل مخالفت با فروش مزرعه به قتل مىرسد و « جسى » و « فرانک » پس از گرفتن انتقام خون مادرشان ، به چپاول قطارها روى مىآورند و خیلى زود با افراد دیگرى دستهاى یاغى را تشکیل مىدهند.