«جیم "لاکی" مور (با بازی آلن جونز)، یک فروشنده بیمه، یک طرح بیمه جدید و عجیب برای دوستش، استیو (با بازی رابرت کامینگز) پیشنهاد میدهد: یک «بیمهنامه عشق» که در صورت ازدواج نکردن استیو با نامزدش، سینتیا (با بازی نانسی کلی)، یک میلیون دلار به او پرداخت میکند. اما این ازدواج در آستانه به خطر افتادن است؛ زیرا میکی (با بازی پگی موران)، دوستدختر سابق استیو، و همچنین خاله کیتی، که با این ازدواج مخالف است، در این ماجرا دخالت میکنند.»
در شهر مرزی تومب استون، آریزونا، وایات ارپ (راندولف اسکات) کاریزماتیک، یک کلانتری تپانچهباز است که تقریباً هرکسی را که با آن روبرو میشود، مورد احترام قرار میدهد. با این حال، جان "دکتر" هالیدی (سزار رومرو)، زمانی که قانونگذار قوانین محلی را با قوانین غیرقانونی خود زیر پا میگذارد، چالشی غیرعادی برای قانونگذار ایجاد میکند...
ایالت میزورى ، نیمه ى دوم قرن نوزدهم . « جسى » ( پاور ) و « فرانک » ( فاندا ) در مزرعه اى همراه با مادرشان زندگى آرامى دارند. با ورود راه آهن و خرید زمینها و مزارع توسط دست اندرکاران احداث خط آهن ، مادر خانواده ( دارول ) به دلیل مخالفت با فروش مزرعه به قتل مىرسد و « جسى » و « فرانک » پس از گرفتن انتقام خون مادرشان ، به چپاول قطارها روى مىآورند و خیلى زود با افراد دیگرى دستهاى یاغى را تشکیل مىدهند.