در آخرین سفر دریایی شبانه در نیویورک، مسافران و خدمه مورد تعقیب یک موش بیرحم قرار میگیرند و این گذرگاه که میبایست آرام باشد، به یک قتلعام خونین بدل میگردد.
داستان درباره دو رئیس باند تبهکاری در شهر نیویورک است که قبلاً با هم دوست بودند، اما اکنون به دلیل حسادت و خیانت، با یکدیگر دشمن شدهاند و برای تسلط بر شهر، با یکدیگر میجنگند.
برایان در نمایش کمدی خود، طنزهای متنوعی را ارائه میدهد و با شوخیهای جسورانه خود، مخاطبان را به چالش میکشد. او به صراحت اعلام میکند که اجراهای او برای همه مناسب نیست و کسانی که به دنبال کمدی بیخطر هستند، بهتر است به جای دیگری بروند.
ماجرا در مورد خانواده ای است که در نیویورک رستورانی دارند و در آنجا مشغول به کارند ولی تفاوت آنها با دیگران این است که میتوانند کارهای جادویی عجیبی انجام دهند که خیلی در کارها به آنها کمک میکند ولی با این حال پدر خانواده که به آنها این فنون جادویی را آموزش می دهد از آنها میخواهد تا تمامی کارهای خود را با جادو انجام ندهند و کسی متوجه جادوگر بودن آنها نشود...