
Juri Nagatsuma
- نام اصلی : Juri Nagatsuma
- پیشه : بازیگر زن
شناخته شده با
-
Masou Gakuen HxH (2016–)
6.19 -
My Wife Is the Student Council President (Okusama Ga Seitokaichou!) (2015–)
6.18.5 -
Seiren (2017)
5.88 -
Tamako Love Story (2014)
7.16- / 100
-
-
7.3-- / 100
دو شخصیت اصلی برای فرار از خواهرشان به سفر می روند و در نهایت سعی می کنند تا آنجا که می توانند با هم وقت بگذرانند.
-
7.16- / 100
زندگی تاماکو زمانی تغییر می کند که بهترین دوست دوران کودکی اش،موچیزو به احساس و عشقی که دارد اعتراف می کند ...
-
6.4-- / 100
قهرمان اصلی، که دارای "چشم ماهواره ایی " می باشد و قدرتش توسط یک قلب خالص افزایش میابد ...
-
-
-
4.8-
پس از حادثه هیث اسلو سازمان ضد تروریستی ایالات متحده و ژاپن CIRS را افشا کرد، یک آژانس جدید برای آموزش عوامل نخبه پدیدار شد: SORD. آکادمی میهاما، که زمانی متروکه بود، اکنون بخشی از مجموعه ای از زمین های آموزشی SORD برای دختران نامناسب است تا مهارت های مرگبار خود را تقویت کنند. آنها که به مهمات جنگی مسلح شده اند، با ماموریت های خطرناکی روبرو می شوند و امنیت خود را فدای آینده کشور می کنند.
-
6.8-
در زندگی قبلی خود در ژاپن امروزی، او کنزابورو توندابایاشی، یک کارمند دولتی 52 ساله بود - و اکنون او شرور است! کنزابورو که دوباره در نقش گریس اوورین متولد شده است، شرور موی مته بازی اوتوم که دخترش آن را انجام می داد، کاملا گیج شده است. کنزابورو از اطلاعات کمی که در اختیار دارد میداند که باید یک دختر نجیب مغرور باشد، اما پیرمرد منضبط به سادگی قادر به انجام چنین رفتاری نیست. هاله آرام و مهربان او او را به دوستی با قهرمان می کشاند و او را به عنوان اوج ظرافت در بین دانشجویان دوست دارد. کنزابورو در حالی که سعی میکند داستان را در مسیر خود نگه دارد، باید از سالها تجربهاش در نیروی کار، آداب کامل ژاپنیاش، و اخلاق خانوادگیمحور خود استفاده کند تا با بچههای دیگر همخوانی داشته باشد.
-
7.4-
در زمانهای قدیم، آن هنگام که انسانها و اهریمنان در کنار هم همزیستی نامسالمت آمیزی داشتند، پادشاهی از اهریمنان شاهدختی انسان را به گروگان گرفت و در قلعه خود حبس کرد. بِرِفت، موالیان شاهدخت در اندوه غیابش سینه زنی میکردند... تا قهرمانی برخیزد و شاهدخت را نجات دهد! اما تا ظهور این سلحشور در زره درخشانش، یک شاهدخت اسیر چه میتواند بکند؟ نگهبانان خرسکی با بال های خفاشی بسی ناز هستند، ولی خب، این اسارت کسل کننده است! چنین بود که وی تصمیم گرفت ساعات طولانی اسارت را در خواب بگذراند، اگر بتواند اندکی آرامش بیابد، و یا از بیخوابی بگریزد!
-
6.8-
از زمان شکست ارباب شیاطین توسط شاهکایل صدسال میگذرد. شوالیهی کارآموز، کاسل، در آرامش از زندگیاش لذت میبرد؛ اما با اخبار ظاهر شدن شیاطین در منطقه، سرنوشت او شروع به تغییر میکند. کاسل به کمک مردی خردمند، دوستانی معتمد پیدا میکند و همراه آنها عازم جستجوی شمشیر مقدسی میشوند که میتواند این دشمنان را نابود کند
-
5.7-
شخصیت اصلی، دوگِسوآرا، کسی که میخواد قسمتای شیطنت آمیز بدن دخترا رو ببینه، یه پاتوق مخفی داره تا اونا رو ترغیب کنه. اونم با سجده کردن جلوشون! به قصد اینکه درخواست های شهوت پرستانش شنیده بشن، راه چاپلوسی و مطیع بودنو پیش گرفت. بقیه ی خانوما با کارای ناگهانیش در حالی که خجالت زده و گیج میشدن، عقب میکشیدن. اصلا چیزی قبل از زانو زدن و سجده کردن غیرممکنه؟ آیا دخترا به اون قسمتای خصوصی بدنشونو نشون میدن؟
-
6.19
داستان دربارهی پسری به نام هیدا کیزونا می باشد که به درخواست خواهرش به آکادمی دفاعی Ataraxia میرود، در آنجا با دختری به نام شیدوریگافوچی آینه روبهرو میشود که صاحب زره جادویی Zerosu بوده. ناگهان، “آینه” لباسهایش را جلوی هیدا درمیآورد و به او میگوید “نگاه نکن منحرف!” و هیدا پاسخ میدهد که “من منحرفم یا تو؟!”. در این لحظه، ماموریتی از سمت خواهرش به هیدا میرسد. او باید…
-