"پُل" در یک سفر کاری در توکیو به سر میبرد. او با "کیرینا"ی جذاب ملاقات کرد و شب را با او در هتل سپری میکند. صبح روز بعد "پُل" هتل را ترک میکند اما یادش میآید که کلیدهایش را جا گذاشته است، زمانی او که به هتل باز میگردد شاهد صحنهی قتل "کیرینا" می شود و...
جک که یک روانشناس می باشد فرزندانش را برای تعطیلات به یک دریاچه در بریتیش کلمبیا می برد. در آنجا بچه ها یک موجود افسانه ای به نام Orky را پیدا می کنند. در واقع، ممکن است Orky باعث شود آنها با پدرشان بیشتر نزدیک شوند و حتی از آلوده شده منطقه توسط افراد گردشگر جلوگیری کنند...