آنمول توسط نامادری و خواهران ناتنیاش به عنوان خدمتکار در خانهاش کار می کند . بعدها یک خواننده عاشق او می شود و تصمیم می گیرد او را از شر خانواده شرورش رها کند...
هنگامی که یک مبارزه سلسله ای بین شاخه های جانبی قبیله کورو، کائوراواها و پانداواها آنها را به آستانه جنگ سوق می دهد، لرد کریشنا تصمیم می گیرد وارد عمل شود و کنترل اوضاع را در دست بگیرد.