دندانپزشک جوان چسنوکوف استعداد برداشتن بدون درد دندان را دارد و این باعث ناراحتی دندانپزشکان دیگری می شود که از بیکاری می ترسند و چسنوکوف را به چالش می کشند...
"ساشا" (فومچنکو) به همراه مادر و خواهرش در یک خانه قدیمی در مسکو زندگی می کنند. وی در حال یادگیری ساز ویولن است و به همین خاطر هر روز صبح به طرف مدرسه موسیقی حرکت می کند و از بچه های دیگر که وی را مورد اذیت و آزار قرار می دهند دوری می نماید. در این بین روزی با "سرگی" آشنا می شود و...
در دروان جنگ جهانی دوم،"آلیوشا" سربازی نوزده ساله به دلیل کارهای شجاعانه خود در خط مقدم مدال شجاعت دریافت میکند.پس از دریافت این مدال او تقاضای چند روز مرخصی برای دیدن مادر خود و تعمیر سقف خانه شان می کند.در قطار او را "شورا" آشنا می شود.پس از چند روز آنها عاشق یکدیگر می شوند...