کلیف رهبر شرکتی است که با دو دوست صمیمی خود اداره می کند. زمان او در زندگی بسیار زیاد شده است و او مشتاق است که با دوستش استفانی فرار کند. آنها نقشه ای دارند، اما همه چیز در پیچ تاریکی قرار می گیرد...
کلارا و ری به تازگی نامزد کرده اند. آن ها برای یک مهمانی شام دوستان و خانواده شان را دور هم جمع کرده اند. در ابتدا به نظر می رسد این مهمانی شب خوشی را برای آن ها رقم خواهد زد اما چندی بعد فاجعه ای ناگوار به وجود می آید...
این سریال داستان دو دختر جوان رو مطرح میکنه که متوجه میشن به طور تصادفی هنگام به دنیا اومدن با هم دیگه عوض شدن. “بی کنیش” در خانواده ای ثروتمند به همرا دو والدین و دو برادرش بزرگ شده و در مقابل “دافنه واسکوئز” که قدرت شنوایی خودش رو در بچگی به دلیل مننژیت از دست داده به همراه تنها مادرش و در محیطی فقیرانه بزرگ شده است . داستان وقتی دراماتیک میشود که دو خانواده همدیگه رو ملاقات میکنند و بر سر این که چه جوری به خاطر دخترا باهم زندگی کنن جر و بحث میکنند …