یک قهرمان جنگ پس از ربوده شدن دختر خردسالش، پیدا کردن دخترش را خود به عهده می گیرد در حالی که کارآگاهان رمز و راز پیرامون این آدم ربایی غیرمعمول را می خواهند کشف بکنند ..
یک گروه بزرگ از مشتریان کتابخانه مرکزی که بیشتر آنها بی خانمان هستند، در طول یک جبهه ی سرد وحشیانه و شدید که در حال رسیدن به شهر سینسیناتی واقع در اوهایو می باشد، متوجه می شوند که تمام پناهگاه های اضطراری پر شده اند. به علت نزدیک بودن جبهه ی سرد، این گروه که توسط مردی به نام جکسون رهبری می شود تصمیم می گیرند تا در زمان بسته شدن از این کتابخانه ی عمومی بیرون نروند و در انجا پناه بگیرند. همچنان در انجا بمانند. اما در ادامه، حرکتی که در ابتدا به عنوان یک اعتصاب و اشغال به دور از خشونت و همچنین یک نافرمانی مدنی شروع شده بود، به سرعت با پلیس ضد شورش محلی مواجه می شود. در این میان، پلیس ضد شورش نیز به وسیله ی یک مذاکره کننده ی بحران بسیار جدی و یک وکیل منطقه ای زرنگ و دانا که جاه طلبی های سیاسی بزرگی دارد، رهبری می شوند. تمام این ها در حالی است که دو کتابدار این کتابخانه در میان این دو گروه گیر افتاده اند…
ویتنی و الکس زوج خوشبخت و غیر متاهلی هستند که ۵ ساله با همدیگر زندگی می کنند و قصد ندارند در ازدواج کردن عجله کنند . تا اینکه با شرکت در جشن عروسی یکی از دوستان خود، ویتنی متوجه می شود که رابطه اش با الکس به تدریج کسل کننده و ملالت آور شده است...
این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…