Hyo-eun Hwang

پس از شصت سال دوری، اون سیم که حالا هشتاد ساله شده، به شهر خود بازگشته است. او این روزها را با دوستانش سپری می‌کند.

داستانهایی درباره زیباترین دوره زندگی زوج های مختلف را که تازه عاشق شده اند به تصویر می کشد...

 پلیس بی عرضه و دست و پاچلفتی که مورد آزار و اذیت دیگران هست یک روز با دختر رزمی کاری آشنا میشه. بعد از اون حرکات و رفتارش به کلی تغییر میکنه.

"سئو این وو" و "تایی هی" دانشجویان یک دانشگاه هستند. آنها خیلی زود پس از اینکه برای اولین بار یکدیگر را ملاقات می کنند ، شروع به قرار ملاقات می کنند...

یک دود سفید رنگ که حاوی یک نوع گاز سمی است در شهر سئول در کره جنوبی پخش می‌شود. در این میان یک صخره‌نورد سعی می‌کند تا گروهی از مردم را نجات دهد اما...

او ها-نی یک دانش‌آموز دست و پا چلفتی است که عاشق بک سونگ-جو، یک کمال‌گرا، می‌شود. اما سونگ-جو به او بی‌تفاوت است و عشقش را رد می‌کند. وقتی خانه‌ی ها-نی فرو می‌ریزد، او و پدرش به خانه‌ی دوست قدیمی پدرش نقل مکان می‌کنند. در اینجا معلوم می‌شود که سونگ-جو پسر دوست پدرش است و ها-نی فرصتی پیدا می‌کند که نزدیک پسری که دوستش دارد باشد.

سوجنگ به تازگی کار با یک مجله ی مد به نام “استایل” را آغاز کرده است. رئیسش، ویراستار پارک، اخلاق بدی دارد که بواسطه ی آن کارمندانش از وی بیزارند. همان طور که سو جونگ در تلاش برای طی کردن پله های پیشرفت است، در می یابد که دنیای مد جای قشنگ و جذابی نیست. ماجراهای عاشقانه، شایعه پراکنی، رقابت و دروغ همه در آن وجود دارد. با این حال، او با سو وو جین آشنا می شود که او را در این زمان سخت یاری می کند و سریال وارد مراحل عاشقانه و زیبایی میشه.